چکیده:
این نوشتار به تجزیه و تحلیل مالکیت موقت و مشروعیت یا عدم مشروعیت آن از طریق ادلهی شرعی پرداخته و به این نتیجه دست یافته که مالکیت موقت در شرع اسلام پذیرفته شده است و در ادامه قرارداد مالکیت زمانی مورد بررسی واقع شده و دربارهی انعقاد آن در قالب عقود معین تحقیق شده و این نتیجه به دست آمده است.که میتوان این قرارداد را در قالب برخی عقود چون بیع،صلح و اجاره منعقد ساخت.همچنین صحت این قرارداد،به عنوان قراردادی جدید مورد بررسی قرار گرفته و مشروعیت آن به اثبات رسیده است.
خلاصه ماشینی:
"مرحوم سید محمد کاظم یزدی در اینباره میفرماید:آیا در بیع شرط است که در آن تملیک مطلق باشد یا اینکه تملیکی که به وسیلهی بیع حاصل میشود اعم از تملیک مطلق و موقت است،به عبارت دیگر اگر بایع بگوید این شئ را به مدت یک ماه فروختم آیا این عمل بیع است هرچند شرعا فاسد است،یا اینکه بیع نمیباشد،(این تردید در صورتی وجود دارد که مدت قید مملوک نباشد وگرنه هیچ اشکالی وجود ندارد،مانند اینکه بگوید شیر این گوسفند را به مدت یک ماه یا میوه این درخت را به مدت یک ماه فروختم)اقوی این است که این عمل بیع فاسد است،نه به این دلیل که تملیک موقت معقولیت ندارد،چنانکه برخی پنداشتهاند،چون تملیک موقت در وقف واقع شده است،بلکه به این دلیل که عرفا عنوان بیع بر آن صادق نمیباشد(حاشیه مکاسب،66/1) آیت الله خوئی نیز معتقد است که تملیک موقت معنا و مفهومی ندارد زیرا معنی بیع خانه،تملیک آن برای ابد و غیر مفید به زمان است(مصباح الفقاهه،472/3) 1-به طور کلی برای بطلان بیع موقت به دو دلیل بیان شده است: 2-عدم معقولیت و مشروعیت مالکیت موقت خارج بودن چنین بیعی از عنوان بیع مصطلح در فقه(شریعتی،سعید،همان) در جواب دلیل اول میتوان گفت همان گونه که در قسمت اول بررسی شد مالکیت موقت مشروع و معقول میباشد و مهمترین دلیل مشروعیت آن و وقوع آن در فقه است ولی از آن جا که بیع و سایر عقود دارای مفهوم عرفی هستند و شارع مقدس دربارهی آنها تأسیسی ندارد و به همین جهت برای تعریف بیع باید به موارد مصدق آن در عرف مراجعه کرد؛چراکه شارع مقدس نیز در این موارد بر طبق محاورات عرفی سخن گفته و مرجع فهم معنای این اصطلاحات و موارد تطبیق آن عرف است(قدیری،محمد حسن،البیع، 81)،پس بنابر دلیل دوم بیع موقت باطل است."