خلاصه ماشینی:
"آیا عالم دیجیتالی فضای سیبرنتیک،رسانهای آرمانی نیست که در آن بناکردن ظواهر ناب و پیشفرضهای ناب،که گویا«فینفسه»هیچچیزی نیستند،مختصات کل تجربهء ما را فراهم میآورند؟ممکن است چنین به نظر آید که واقعیت محال باید در تضاد با حوزهء مجازی قصههای نمادین قرار گیرد:آیا امر واقعی اصل و اساس همان چیزهایی نیستند که ما در برابر تهدید آنها،در کثرت عوالم نمادین به دنبال پناهگاهی میگردیم؟معالوصف،درس نهایی این است که امر واقعی همزمان در تضاد کامل با چنان هستهء مرکزی غیرمجازی قرار میگیرد:در تضاد با ذات صرفا مجازی،ذاتی که هیچگونه انسجام هستیشناختی تثبیتی ندارد- طرح و نماهای کلی امر واقعی تنها وقتی قابل تشخیص است که بهمثابه علت غایب تحریفات/جابهجاییهای فضای نمادین درنظر گرفته شود.
)نیستم،بلکه تحت تمامی این نقشها و نقابها بشر هستم،یک شخصیت یکه و پیچیده»(جایی که همین فاصله نسبت به خصلت نمادین،که تعیینکنندهء جایگاه اجتماعی من است،تضمینکنندهء کارآیی این تحدید است)،و آیا در ضمن این منطق هویتزدایی،از مورد پیچیدهتر بازی با هویتهای متکثر شخص در فضای سیبرنتیک تمیزناپذیر است؟بنابراین کارکرد گیجکنندهء مذکور در«فقط بازیدن»4منحرفانهء فضای سیبرنتیک،مضاعف و دوگانه میشود:آیا بازیهایی که در فضای سیبرنتیک انجام میدهیم،جدیتر از آن نیستند که میپنداریم(آیا در لباس قصه و خیال،تحت لوای آنکه«این فقط بازی است»، خود سوژه-خصائل سادیستی،«منحرف»و غیره-نمیتواند هویت نمادین خویش را بیان کرده،آنها را به نمایش بگذارد،همان خصائلی را که هیچگاه قادر نبوده و نخواهد بود که در پیوندهای بینالاذهانی«واقعی» خویش تصدیق کند)،یا عکس آن نیز صادق است،یعنی بازی مشهور با اشخاص متکثر و متغیر(با هویتهایی که آزادانه بنا شدهاند)به پیچیده کردن،و از اینرو بهگونهای کاذب آزاد ساختن ما از محدودیتها و منعیات فضای اجتماعی،که وجود ما در آن گرفتار است،منحرف نخواهد شد؟ The Cyberspace Real,Slavoj Zizel پینوشتها: (1)."