خلاصه ماشینی:
"84البته،همین اعمال قواعدی اضافی بر قواعد زبان هنجار،خود خروج از نرم زبان هنجار است؛به عبارت دیگر،قاعده افزایی نیز نوعی هنجارگریزی است با این تفاوت که هنجارگریزی،انحراف از قواعد حاکم بر زبان است و قاعده افزایی،ملزم شدن شاعر به رعایت قوانینی است که به کار بستن آنها در زبان روزمره و عادی لزومی ندارد؛یعنی در واقع،انحراف از نحوهء استعمال کلمات در زبان روزمره میباشد و به نقل از صفوی،لیچ آنرا با بدیع لفظی یکی میداند.
اما آنچه در این گفتار مورد بحث ماست،به هیچ روی، مرتبط با بحث دلالت ذاتی الفاظ نیست بلکه مطرحکردن یکی دیگر از جوانب موسیقی کلمات است که در آن ساخت آوایی کلمه خود-علاوه بر نقش معنایی و رسانگی خویش-از رهگذر مجموعهای اصوات،به گونهای غیر مستقیم مفهوم مورد نظر شاعر را ابلاغ میکند.
صنعت تکریر با تمامی اقسام آن،با طرح ابتکاری صفوی در تقسیمبندیاش،تفاوت اساسی دارد،چرا که وی تکرار را مقسم تمام تقسیمهای بعدی در بخش قاعده افزایی میداند،اما در این جا یکی از مقولات خانوادهء جناس در نظر گرفته شده است و این به لحاظ نقش موسیقایی آن است که میتواند همان وظیفهء جناس را به عهده داشته باشد.
به طور مثال،در بیت ذیل مولوی میگوید: من آب آب و باغ باغم ای جان هزاران ازغوان را ارغوانم68 توجه به این نکته لازم است که صنایعی که جایگاه آنها در طرح صفوی مشخص نیست،بخشهایی هستند که به قول شفیعی کدکنی مربوط به موسیقی معنوی یا گروه موسیقایی معنایی میباشند که مربوط به معنی و درونه زبان هستند و به قول صفوی،در آنجا در چهارچوب شعر قابل بررسی است؛در حالی که،وی قبلا راه حصول شعر را در هنجارگریزی میداند،همانطور که از لیچ و حقشناس نقل کرده است."