خلاصه ماشینی:
"با این وجود تام تنها نیمی از داستان است:گیلشفرد(دانیل)،بازیگری که نقش تام را بازی میکند،ازهالیوود به شهر نیوجرسی کشیده شده،جاییکه تام در آن ازپرده گریخته،تا سعی کند شخصیت خاطی او را مجبوربه بازگشت به طرح داستانی رز ارغوانی کند،و در واقععشقبازی تام با سیسیلیا را تکرار میکند.
از آنجا که اینروگردانی تام از رز ارغوانی قاهره احتمالدارد این نقش را تضعیف کند و مانع شود که گیلبتواند نقش مهم و دلخواه چارلز لیندبرگ را در یکفیلم زندگینامهای که قرار است ساخته شود به دست آورد،گیل به نیوجرسی سفر میکند و وقتی که سیسیلیا را قانعمیسازد که«به من اعتماد کن...
تناقضی که در اینجاوجود دارد-شخصیت نوشتهشده در فیلمنامه آزادیدوست داشتن از صمیم قلب را دارد،بازیگر واقعی از رویطرح فیلمهای تقلیدی عشق میورزد-برای مخاطب آشکاراست و بر او تأثیر دراماتیک میگذارد چیزی که سیسیلیا ازآن چشمپوشی میکند این است که گیل از خلال رابطهاشبا او تا چه حد مشغول دوباره بازی کردن یکی از فیلمهایشاست.
اگر ناتوانی آلن در ارتقاء زیباییماریل همینگوی تا حد شکوه گرشوین در منهتن باعث شدهکه گسترش تضاد ساختاری میان تصویر آرمانی نیویورک ورشوهخواری اهالیاش در آن فیلم محدود شود،پسکشمکش اصلی رزارغوانی محصول تصویر کاملا قانعکنندهو ظریفی است که فارو از نیاز نومیدانهی یک ساکن جهنمبه بهشت،نشان میدهد، واقعگرایی فوقالعاه صریح رز ارغوانی قاهره با گزینشمیان واقعیت دوران رکود سیسیلیا و جهان کمدی شامپانیسیاه و سفید رزارغوانی هالیوود،دقیقا به ابزار سینماییآلن تبدیل میشود-آن دسته از فیلمهای او که بیشترشخصیتگرا بودهاند،تلاقی را میان رویههای ناتو رالیستینمایش امریکایی و سبک فیلمهای کلاسیک هالیوود نشانمیدهند."