چکیده:
طرح بحث:دولت رفاهی رایجترنی شکل دولت مدرن است که در واکنش به بحرانهای سرمایهداری شکل گرفته است.موج بحران در سرمایهداری در دهه 1930 که به افزایش بیکاری، رکود و کاهش در سرمایهگذاری انجامید،ضرورت دخالت حکومت در اقتصاد به شکلی کاملا جدید را ایجاب کرد.اقتضای دموکراسی اجتماعی،به همین شکل دولت رفاه،تضمین و اجرای حقوق اجتماعی و اقتصادی(که یکی از ابعاد مهم خانواده نیز هست)میباشد که نوشتار حاضر در پی تبیین مقوله مهم حقوق رفاهی(ماهیت،توجیهات،جایگاه و تکالیف ملامز دولتی)است. روش مطالعه:روش تحقیق در مقاله حاضر،تحلیل مفهومی و روش جمعآوری اطلاعات،کتابخانه ای خواهد بود. نتیجه:حقوق اجتماعی و اقتصادی به عنوان یک مؤلفه معنادار و ضروری شهروندی است.ریموند پلانت استدلال میکند که در واقع حقوق اجتماعی و اقتصادی به صورت نوعی جدا از حقوق مدنی و سیاسی نیستند پلانت اظهار میکند که حقوق اجتماعی مثبت نمیتواند به عنوان امیال،منافع یا ادعاهای صرف رها شود حقهای اجتماعی ممکن است ادعای بر اختصاص منابع کمیاب را ایجاد کند،اما این متفاوت از حقی چون حق بر امنیت فیزیکی نیست که اجرای آن ممکن است مستلزم اختصاص منابع قابل ملاحظه به تشکیلات حقوقی،و منظم باشد حقهای اجتماعی بهطور ثابت مبتنی بر مفاهیم اختلافی از نیاز است اما این متمایز از حقهایی چون حق بر خلوت نیست که تعریف آن هم بسیار پیچیده و مسألهدار است و مستلزم تغییر انتظارات اجتماعی و محتوای تکنیکی است.
خلاصه ماشینی:
"ریموند پلانت استدلال میکند که در واقع حقوق اجتماعی و اقتصادی به صورت نوعی جدا از حقوق مدنی و سیاسی نیستند پلانت اظهار میکند که حقوق اجتماعی مثبت نمیتواند به عنوان امیال،منافع یا ادعاهای صرف رها شود حقهای اجتماعی ممکن است ادعای بر اختصاص منابع کمیاب را ایجاد کند،اما این متفاوت از حقی چون حق بر امنیت فیزیکی نیست که اجرای آن ممکن است مستلزم اختصاص منابع قابل ملاحظه به تشکیلات حقوقی،و منظم باشد حقهای اجتماعی بهطور ثابت مبتنی بر مفاهیم اختلافی از نیاز است اما این متمایز از حقهایی چون حق بر خلوت نیست که تعریف آن هم بسیار پیچیده و مسألهدار است و مستلزم تغییر انتظارات اجتماعی و محتوای تکنیکی است.
او استدلال میکند که در واقع حقهای اجتماعی و اقتصادی به صورت نوعی جدا از حقوق مدنی و سیاسی نیستند پلانت اظهار میکند که حقوق اجتماعی مثبت نمیتواند به عنوان امیال،منافع یا ادعاهای صرف رها شود حقهای اجتماعی ممکن است ادعای بر اختصاص منابع کمیاب را ایجاد کند،اما این متفاوت از حقی چون حق بر امنیت فیزیکی نیست که اجرای آن ممکن است مستلزم اختصاص منابع قابل ملاحظه به تشکیلات حقوقی،و منظم باشد حقهای اجتماعی بهطور ثابت مبتنی بر مفاهیم اختلافی از نیاز است اما این متمایز از حقهایی چون حق بر خلوت نیست که تعریف آن هم بسیار پیچیده و مسألهدار است و مستلزم تغییر انتظارات اجتماعی و محتوای تکنیکی است."