خلاصه ماشینی:
1غرض ما در این مقاله کند و کاو در اندیشه این دو گروه نیست که میتوان به منابع متعددی در این زمینه مراجعه کرد، بلکه بیشتر توجه به قلمرو این مجازات در قوانین جزایی ایران و دقت در اسناد حقوق بشر جهت انطباق این قوانین و جستجوی راهکارهایی است که احتمالا میتوانند مشکل کیفر مرگ را که در بسیاری از کشورها،به نظر میرسد که یا حل شدهاند و یا در صدد حل آن هستند،لااقل محدود و یا مهار کنند،به نحوی که نه ایراد بر بیتوجهی به این اسناد بوجود آید و نه اشکال بر مداومت و استمرار مجازات اعدام در اشکال حاد آن مطرح شود.
2-2-یکی از عناوین حدود تحت عنوان محاربه(و افساد فی الارض) است که در ماده 190 دو مجازات قتل و آویختن به دار در کنار مجازاتهای دیگر برای آن پیشبینی شده است،لکن در باب تعزیرات و مجازاتهای بازدارنده نیز حد محاربه برای جرایم گوناگون پیشبینی شده است که در آنچه در ارتباط با مجازات مرگ است میتوان موارد زیر را ذکر کرد: (4).
نتیجهگیری اینک با توجه به موارد متعدد مجازات مرگ(اعم از قصاص،اعدام و یا استفاده از هر اصطلاحی که به سلب حیات میانجامد)در قوانین جزایی ایران و ملاحظه اسناد بین المللی و منطقهای حقوق بشر و تأکید این اسناد بر نفی مجازات سالب حیات باید دید آیا قانونگذار ایران میتواند این کیفر را از مجموعه قوانین جزایی ایران بزداید یا نه؟پاسخ در وهلۀ اول منفی است، به دو دلیل،اول آنکه مجازات مرگ در برخی از موارد متکی به منابع شرعی و به خصوص قرآن کریم است که حق قصاص را برای اولیاء دم و یا مجنی علیه شناخته نص کتاب مقدس و روایات تأکیدی است بر اعمال این مجازات که با توجه به قوانین جزایی ایران و همچنین قانون اساسی فعلی و توجه به اصل چهارم این قانون،به فرض مخالفت با کیفر مرگ اگر چه مستند به دلایل گوناگون باشد موانع شرعی این مخالفت را برنمیتابد.