خلاصه ماشینی:
"اگر بخواهیم به این پرسش پاسخ دهیم که آیا مناقشهای بین جامعهشناسان و مورخان وجود دارد (به تصویر صفحه مراجعه شود)دکتر لوی:اگر دادههای تاریخی را با رویکرد جامعهشناسانه بررسی کنیم،در حوزهی جامعهشناسی تاریخی قدم برداشتهایم و برعکس اگر دادههای جامعهشناسی را با رویکرد تاریخی بررسی کنیم،در حوزهی تاریخ جامعهشناختی وارد شدهایم یا نه؟باید ابتدا به این توجه کرد که چه تفاوتی بین تاریخ و جامعهشناسی وجود دارد که باعث مناقشه میان اهل تاریخ و اهل جامعهشناسی میشود.
نظر شما چیست؟در روش و عزیمتگاه این دو چه تفاوتی دارند؟ (به تصویر صفحه مراجعه شود)دکتر حضرتی:جامعهشناسان دانش خود را دانشی تعمیمی میدانند و به دنبال گزارههای علمی فرازمانی و فرامکانی هستند درحالیکه مورخان به دنبال گزارههای علمی تعمیمی نیستند؛ چرا که اساسا تاریخ دانشی تفریدگراست دکتر ولوی:ابتدا در مورد صحتهایی که دوستان عزیز داشتند،چند نکته عرض کنم.
وقتی در مورد جامعهشناسی تاریخی بحث میکنیم،که موضوع آن تغییر است و آثاری نیز در این باره تولید شده است،باید توجه داشت که آن کار مورخان نیست.
نکتهی مهم این است که مشخص کنیم جای مورخان در مطالعات بینرشتهای جامعهشناسی و تاریخ کجاست؟آیا مورخان فقط باید به دنبال توصیف و شناخت گسترده از امر واقع باشند؟یا میتوانند در جایی به جامعهشناسی نزدیک شوند و از این علم هم کمک بگیرند؟و به این صورت نباشد که جامعهشناسی بهطور یک طرفه، دادههای تاریخی را بگیرد،تحلیل کند و نظریه ارائه دهد.
آقای اسماعیلی:به نظر شما این سخن ابن خلدون که:گویی همیشه حاشیه به متن مسلط میشود و حاشیهنشینان به نقاط ثروتمند تعرض میکنند و این سیکل ادامه مییابد،مورخانه است یا جامعهشناسانه؟ دکتر حضرتی:اگر قابل تعمیم باشد،گزارهای علمی است و رویکرد جامعهشناسانه."