چکیده:
نگارنده در این نوشتار پس از بیان مهمترین طبقهبندیهای ادوار فقه امامیه و نقد
آنها، طبقهبندی جدیدی را در این باره پیشنهاد میدهد که به نظر وی تأکید اصلی در
آن بر روی تحولات نو پیدای فقهی در هر دوره است و همه دورهها را با جامعیت کامل در
بر میگیرد. همچینن در راستای تبیین تطورات و تحولات این دورهها، ویژگیها و
امتیازات هر دوره به تفصیل ذکر شده است.
خلاصه ماشینی:
"درآمد مشخصة اصلی جریان فقه در شیعه از زمان رحلت رسول خدا (ص) تا زمان حاضر تطور و ارتقای آن در دورههای مختلف بوده است؛ اما جریان فقهی اهل سنت تا میانههای قرن هفتم (به ویژه تا اوایل قرن چهارم) در سیر پیشرفت خود فعال و با نشاط بود، تا آنکه درنتیجة مسدود شدن باب اجتهاد، جمود و رکود و فکر تقلیدی بر آن چیره گشت و اندیشههای عالمان از درک علل و مقاصد شرعی در فقه احکام به سوی حفظ و تقلید خشک منصرف شد و فقیهان تنها ملزم به تبعیت از یکی از مذاهب اربعه شدند، اگر چه حق را بر خلاف آن بیابند.
6 ـ دورة ششم: عصر از میان رفتن روحیة اخباریگری و بالا رفتن نشاط فقهی در آن زمانی که نشاط و کوشش اخباریگری به اوج خود رسید، به رغم تلاش گروهی از محققان و اصولیان ـ همچون سلطان العلماء، فاضل تونی و محقق شیروانی ـ در جهت محدود کردن آن تلاش این گروه چندان مفید و مؤثر واقع نشد؛ تا آنکه محقق بهبهانی (1118 ـ 1206) برای مقابله با اندیشه اخباریگری از نجف اشرف به کربلا منتقل شد؛ شهری که در آن روز جایگاه اخباریان به زعامت فقیه شیخ یوسف بحرانی صاحب حدائق بود.
7 ـ دورة هفتم: عصر ابداع فقهی و جامعیت مسائل آن حرکت علمی که پیشوای فکر و تحقیق، محقق بهبهانی در دورة قبل رهبری نمود، دو ثمرة مهم بجای گذارد: نخست از بین بردن یا محدود کردن جریان فکری اخباری و دوم تربیت شاگردان بزرگی که هر کدام میراث علمی گرانقدری را در فقه و اصول به جای گذاردند و ادله و حجج اخباریان را در آثار خود رد کردهاند که در صدر و پیشاپیش آنان شیخ مرتضی بن محمدامین انصاری (1214 ـ 1281 ق) است."