چکیده:
نویسنده در این مقاله میکوشد تا استدلالهایی که فیلم را به عنوان هنر تلقی نمیکند بیان کند.ازاینرو به طور بسیار مختصر و کوتاه به استدلالهایی میپردازد که توسط اسکراتن و آدورنو مطرح شدهاند.همچنین استدلالهایی که فیلم را به مثابه یک هنر مورد توجه قرار میدهد برمیشمرد(نظیر استدلالهای آرنهایم)و دیدگاههای سنتی و تحولات دورهی معاصر را در نگرش به فیلم معرفی میکند.از دیدگاه سنتی،آنچه که میتواند فیلم را به عنوان اثری هنری معرفی کند،دقت و وضوح فیلم است و به نظر آرنهایم دقت و وضوح فیلم نیز در بصری بودن،سیاه و سفید بودن و فیلمبرداری متحرک نهفته است.باوجوداین،نظریهپردازان دیگری نظیر والتر بنیامین و آندره بازن معیارهای دیگری را ارائه میدهند.علاوهبراین،پیدایش نشانهشناسی و فلسفهی تحلیلی در دورهی معاصر مباحث مربوط به هنر و فیلم را تحت تأثیر قرار داده است.
خلاصه ماشینی:
"بر همین اساس میتوان از زمانی که صدای همراه شده با فیلم،قابلیت ضبط فیلم را افزایش داد،بازن را به لحاظ فلسفی و تاریخی،اولین نظریهپرداز بزرگ در زمینهی صدا محسوب کرد؛زیرا تبیین بازن در مورد فیلم با شهودی شروع میشود که ما پیشاپیش در رابطه با نظریهپردازان دیگر مطرح کردیم: فیلمبرداری و فیلم،سازوکارهای منحصرا قدرتمندی در ضبط واقعیت هستند و شیوهای که جهان واقعی را نمایان میسازند به لحاظ کیفی متفاوت از تمام رسانههای قبلی است.
از این لحاظ،موضع بوردول میتواند با موضع چهرههایی از قبیل آدورنو و سوزان سانتاگ (4691)مشابه باشد که(به شیوههای متفاوت)این ادعا را که تفسیر به عنوان حالتی از پژوهش انتقادی دربارهی قدرت هنر و درک آن کفایت میکند رد کردند،و میتوان موضع وی را شدیدا با موضع آرتور دانتو مقایسه کرد که بیان هنری-و بنابراین نقد هنری-را از آن جهت که به نحو اجتنابناپذیر و به طور اساسی با مباحث معنا و تفسیر مرتبط است در نظر میگیرد(آندرو،4891:11) و در مورد موضع مشابه در نظریهی فیلم استدلال میکند).
از یک سو،کارول مخالف کارایی و ارزش استدلالهای ذاتگرایانه و استدلالهایی است که به رسانه مربوط میشودند؛از سوی دیگر،به ارزش والای«بررسی دقیق ساختارهای شاخص سینمایی»توجه میکند(کارول 8891)- یعنی اعمالی که در واقع عمدتا یا به نحو موفقیتآمیزی توسط فیلمسازان به کار گرفته شدهاند،بدون توجه به اینکه آیا آنها به نحوی«مختص»به رسانهاند یا نه-و این بررسی در جریان استدلالهای مربوط به نظریهی فیلم کلاسیک مطرح میشود(از قبیل نظر آرنهایم در مورد تعیین موقعیت دوربین)."