چکیده:
براساس نظریهی رایج در مورد نقوش گره(شمسهها،چندوجهیها و کاربندی)مورد استفاده در معماری اسلامی،این نقوش در نظر طراحانشان به مثابه شبکهای از خطوط متقاطع زاویهدار تصور میشدند،که در آن خطوط تنها به کمک خط کش و پرگار ترسیم شدهاند.تحقیق حاضر در صدد نشان دادن آن است که در اوایل قرن هفتم هجری،0021 میلادی نوعی انفکاک در طراحی رخ داده و پس از آن طراحی گره به شکل نوعی کاشیکاری موسوم به کاشی-گره متشکل از یک سری ویژه و از چندوجهیهای متساوی الاضلاع دارای نقوش خطی هندسی درآمده است.این کاشیها امکان پدیدآوردن یک مجموعه الگوهای گره بسیار پیچیده متناوب را پدید آورده و در طی قرن پانزدهم،پنج قرن قبل از دستیابی غرب به این نقوش توسط مطالعات راجر پنروز، این رویکرد کاشیکاری با افزوده شدن به تغییرات خود متشابهی این دوران،الگوهای بلور مانند تکاملیافتهای را به وجود آورده است. نقوش گره یکی از پرکاربردترین الگوهای تزیینی در هنر و معماری اسلامی به شمار میروند(1 و 6). پژوهشهای پیشین پیرامون اسناد اسلامی نشانگر کاربردهای ریاضیات در هندسه و نشاندهندهی آن است که این نقوش کاربندی تنها به مثابه مجموعهای از خطوط متقاطع به کمک خط کش و پرگار ترسیم میشدهاند (3 و 7).غالبا تأثیر بصری این نقوش گره از طریق تقارن مرکزی دورانی فزونی مییافت.هرچند الگوهای متناوب خلق شده توسط تکرار یک نقشمایه واحد را میتوان تنها به یک سری از تقارنهای دورانی محدود نمود که در ریاضیات غربی برای اولینبار در قرن نوزدهم میلادی به آن دست یافتند.به این معنا که تنها تا این زمان تقارنهای دورانی دو،سه،چهار و ششتایی قابل اجرا بود و بهطور خاص تقارن پنج و دهضلعیها ممنوع شمرده میشد(8)در سوی دیگر،نقشمایههای پنج و دهشلعی بهطور مکرر در نقوش کاشی معماری اسلامی ظاهر میشود،اما آنها بهطور نوعی یک واحد ساختاری تکرار شده در درون الگویی هستند که به گونهای بلورین امکان تقارن را پدید میآورند(3 و 6).
خلاصه ماشینی:
گرچه نقوش گره متناوب ساده مرکب از نقشمایههای دهضلعی را میتوان با استفاده از روشهای ترسیم مستقیم گره و به شیوهی منعکسشده در تصاویر متوالی به کمک خط کش و پرگار پدید آورد(مانند تصویر 1، A-D (؛اما الگوهای دهوجهی بسیار پیچیدهتری نیز در معماری دورهی اسلامی وجود دارد.
این مقاله در صدد آنست که نشان دهد چگونه استفاده از شیوه کاشی-گره راه نوینی را برای خلق نمونههای جدیدی از الگوهای بینهایت پیچیدهی موجود مشابه نقوش شبهبلورین کامل راجر پنروز در زیارتگاه درب امام اصفهان در سال 758 هـ ق3541/ م.
خطوط محیطی این پنج کاشی-گره نیز در درون طومارهای ترسیمشده توسط معماران دورهی اسلامی به منظور انتقال تجارب معمارانه،همچون تومار ترکمن دورهی تیموری موجود در موزهی توپقاپی در استانبول(تصویر ا،بخش 2) G) و 31)سند مستقیم تاریخی از کاربرد آنها محسوب میشود.
(تصویر 2،بخش 61،51،5)، (A) و به سادگی توسط کنار هم قرار دادن دم چلچلهای ها و قطعات کاشی چندضلعی برای تولید نقشمایههای پنج وجهی کامل، حتی در غیاب ستاره دهضلعی،(یعنی فقدان یک کاشی-گره دارای نقوش دهضلعی)نیز ممکن است.
(به تصویر صفحه مراجعه شود) به علاوه الگوی کاشیکاری درب امام را بهطور مستقیم میتوان به الگوی پنروز بدل نمود که حتی نمونههای از پیش آماده آن برای ششضلعی و دم چلچلهای موجود است(22)و دهضلعی آن نیز در تصویر 4، بخشهای C تا E ارایه شده است.
استفاده از این ریز تقسیمات هردو در مقیاس بزرگ(تصویر 3 بخش (C و کوچک(تصویر 3 بخش (B الگوهای تایل گره موجود بر روی درب امام را نشان میدهد که میتوانند بهطور کامل در درون کاشیکاری طراحی شده پنروز ترسیم شوند.