خلاصه ماشینی:
"به هر روی ضمن احترام به همهی کسانی که جلوههای معنوی معرفت دینی را در افق روایتهای حکیمانهی شیخ احمد یسوی به زبان ترکی جستهاند و میجویند،به توضیحاتی چند اکتفا میکنیم: 4-پیش از خواندن سند خوب است بدانیم که خواجه احمد یسوی کیست؟ استاد دکتر شهران بازوکی،در مقالهای مندرج در دانشنامهی جهان اسلام،ذیل مدخل تصوف،بخشی به سلسلهی بسویه اهتصاص داده است،که گویای دو مطلب است:الف)آموزگاران یسویه واجد نسب خراسانی ویرانی بودهاند و شیخ احمد یسوی،باواسطه از جناب یوسف همدانی معرفتآموزی کرده است؛ب)یسویه اهل ذکر جلی بودهاند نه خفی.
شیخ احمد سومین خلیفه بعد از خواجه یوسف همدانی و از خواجگان بود(فخر الدین صفی،همانجا)،ازینرو،میان سلسلهی یسویه و سلسلهی خواجگان استراکهایی وجود داشت و چون خواجگان،سلف نقشبندیه نیز بودند،میان دو سلسلهی یسویه و نقشبندیه مناسبات تنگاتنگی برقرار بود،چنان که میراث صوفیانهی سلسلهی خواجگان در میان یسویان قبایل ترک و طوایف چادرنشین آسیای مرکزی حفظ شد و در ادبیات و متون ترکی یسویه تجلی یافت و در میان شهرنشینان و ایرانیان نقشبندی آن سامان نیز در ادبیات و متون فارسی نقشبندیه منعکس شد(دیویس، 1996،ص 186؛برای اطلاع بیشتر دربارهی رابطهی بین خواجگان و یسویه رجوع کنید به همان،ص 187 به بعد).
اسم پدربزرگم را ملا محمد خواجه بود که در وادی قراتکین2قاضی بوده است،سبب از وادی قراتکین به وادی کولاب آمدن اولاد ما این است که سال 1944 وقتی که شوهر مادر کلانم (مادربزرگ)با یک پسرش در جنگ جهانی دوم نابود میشوند،یعنی پدر من نظیر خواجه،به ترس آن که پسر یگانهاش را باز به جنگ نبرند،از وادی قراتکین به وادی کولاب،کوچ میبندند و پدر من در کولاب[در]گذشت."