خلاصه ماشینی:
"[دهخدا] آب مرغان:نام تفرجگاهی به نزدیکی شیراز که مرغان در ماه رجب هرسهشنبه بدانجا روند: دیگر نروم به آب مرغان دیگر نخورم کباب مرغان (از آنندراج) نام چشمهای است در قهستان و سمیرم فارس و گویند هرجای که ملخ فرود آید چون آب این چشمه بدانجا برند سار یعتی مرغ ملخخوار از پی آب رود و ملخ فرود آمده را بخورد و تباه کند و آن را آب سار نیز گویند.
[دهخدا] آشوم ]?a?s?um[ :از محیط خاجی خرمن قدری بر روی زمین پهن میکنند و«ورجین» را آنقدر به وسیلهء الاغ روی آن میگردانند تا که و گندم از هم جدا شود و سپس قسمت دیگر را،هریک ازاین قسمتها را آشوم گویند.
پود ]Pu?:d[ :قنات خراب شده که دیگر آبی در آن جاری نباشد(استاد طاهر)[فر فرهنگ] پولک ]Po?lek[ :پس از درو کردن،خوشههای جو و گندم را به صورت استوانهای روی هم میریزند به گونهای که خوشهها داخل استوانه قرار گیرد جهت جلوگیری از خوردهشدن توسط جانوران و همچنین زودتر خشک شدن.
جارو خرمن ]ja?ru xarman[ :جاروی کوتاه اما ضخیمی است که برای جمعآوری کاه و دانههای پخش شده به اطراف خرمن در بوجاری کاربرد دارد.
(استاد طاهر)[فر فرهنگ]در سالهایی که آبسالی است زمینهایی را اضافه بر زمینهایی که کشت همیشگی دارد کشت میکنند این زمینها را لورک میگویند.
[فر فرهنگ]وقتی میخواستهاند جویی را از روی جوی دیگر گذر دهند با ورقهی فلز خم شده یا تنه درخت میان تهی این کار انجام میگرفته است.
از محیط خارجی خرمن قسمتهایی بر روی زمین پهن میکنند و ورجین را آن قدر بر آنها میگردانند تا دانههای گندم از سنبلهاش جدا شود،به هریک از این قسمتها «آشوم» (a?sum) گویند."