چکیده:
این مقاله با رویکرد تحلیلی و با هدف بیان وظایف دولت دینی نگاشته شده است. عدالت هماره به مثابة ارزش فردی و اجتماعی، مورد تقدیس قرار میگیرد و فیلسوف سیاسی نمیتواند نسبت به آن بیتفاوت باشد. پرسش اصلی این مقاله، عبارت است از: بررسی نسبت میان قدرت سیاسی و عدالت. برای پاسخ به این پرسش، دو رویکرد مطرح است؛ بحث نقلی و مستند به آیات و روایات، و رویکردی جامع و همهنگر بر اساس تبیین فلسفی آن. این مقاله با رویکرد دوم کوشش میکند تا:الف. نسبت عدالت با سایر فضایل اجتماعی، مورد کاوش قرار گیرد؛ب. برپایی عدالت چه الزاماتی را متوجه دولت اسلامی میکند؛ج. تبیین قلمرو عدالت اجتماعی و اینکه عدالت چه حوزههایی از تعاملات اجتماعی را شامل میشود.این مقاله با رویکرد تحلیلی و نظری و با هدف تبیین وظایف دولت دینی نگاشته شده است.
خلاصه ماشینی:
"تأکید بر عدم اختصاص بحث از نسبت دولت و عدالت به دولت مدرن، به معنای آن است که در تعالیم اسلامی، عدالتگستری از وظایف اصلی حاکمیت دینی شمرده شده است و صرف نظر از تطورات تاریخی مقولة دولت و تغییر تلقیها از ساختار قدرت سیاسی و اهداف و کارکردهای آن، همواره به عنوان یک مطالبة جدی دینی از صاحبان اقتدار در جامعة اسلامی مطرح بوده است؛ هرچند جز در برهههایی اندک از تاریخ جوامع اسلامی، شاهد تلاشی جدی و اصولی از ناحیة دولتهای این جوامع برای تحقق عدالت مورد نظر اسلام نبودهایم.
2. عدالت ساختاری در برابر عدالت توزیعی یکی از نزاعهای مهم در حوزة عدالتگستری دولت و نظام سیاسی آن است که آیا دولت نسبت به رفع و جبران آلام و مصائب، نابرابریهای پدیدآمده در مناسبات اقتصادی و اجتماعی، صدمهها و پیآمدهای منفی و اوضاع نابسامان اقتصادی افراد شکستخورده در بازار آزاد و اساسا جبران و ترمیم محتوایی ضعفها و ناتوانیهای اقشار آسیبپذیر جامعه مسئول است؟ آیا عدالت، چنین الزاماتی را متوجه دولت میکند تا به منظور برقراری عدالت اجتماعی، با استفاده از منابع دولتی و نیز گرفتن مالیاتهای ویژه از افراد غنی، تأمین اجتماعی را بسط و گسترش دهد و از شدت آسیبها و نابرابریها بکاهد؟ کسانی که به پرسش مزبور پاسخ مثبت میدهند، در واقع مدافع عدالت توزیعی 52 هستند و با تأکید بر لزوم برقراری عدالت اجتماعی، دولت را به منزلة قدرتمندترین نهاد اجتماعی، مسئول توزیع عادلانة مواهب و امکانات جامعه میدانند، که بر اساس الگویی خاص از عدالت اجتماعی و مبتنی بر اصول و معیارهای خاص (اصول عدالت توزیعی)، به توزیع منابع، امکانات و ثروت جامعه مبادرت میورزد."