خلاصه ماشینی:
"این پروژه،جنبههای مهمی دارد که مهمترین آنها،ارزیابی کل برنامهء فلسفه برای کودکان است و اینکه آیا این برنامهء آموزشی در کاهش خشونت در مدارس مؤثر واقع میشود یا نه،بخش اصلی پروژه شامل آموزش تخصصی معلمان در زمینهء فلسفه برای تغییر در شیوهء کلاس داری و هدایت کردن آنها با شیوهای است که لیپمن و شارپ آن را با الهام از فلسفهء تعلیم و تربیت جان دیویی ایجاد و از آن حمایت کردند.
سؤالی که پیش میآید،این است:ایا ایجاد یک واحد درسی اجباری در آموزش اخلاق برای مقاطع ابتدایی و راهنمایی ضروری یا مناسب است و آیا علاوه بر مدارس دولتی،در مدارس خصوصی نیز باید برگزار شود؟ در این زمینه،سه دیدگاه وجود دارد: اولین دیدگاه این است که فرض میشود بچهها هنوز مالک خودشان نیستند و به طور کامل تحت قیومیت والدین خود قرار دارند و والدین هستند که در مورد گرایشهای اخلاقی بچههایشان تصمیم میگیرند.
البته باید توجه داشت که در این دیدگاه،اینکه بچهها در دوران ورود به مدرسه حس اخلاقی دارند،تأکید نمیشود؛بلکه تأکید این دیدگاه روی آموزش عمومی ارزشهای اساسی جامعه است با این فرض که بچهها خود قادرند ارزشها را پیدا کنند به شرطی که در نوعی محیط آموزشی قرار گیرند که آنها را به کشف یا حتی دوباره تعریف کردن ارزشها برای خودشان وادار کند.
معلم، نقش پیش برندهء بحث دارد؛و بچهها در حلقهء کندوکاو،بدون هیچ محدودیتی میتوانند سؤال کنند و به این دلیل معلم فلسفه برای کودکان باید به صورت حرفهای در فلسفه آموزش ببیند تا بتواند در اجرای این برنامه موفق باشد."