چکیده:
طی دو دهه اخیر،سازمانها به طور معنا دارای تغییر نموده و به سازمانهایی با ویژگیهای عدم تمرکز،جهانی شدن و رهبری مبتنی بر تیم تبدیل شدهاند.در اینگونه سازمانها نیروی انسانی،سرمایه اصلی سازمان محسوب میشده و سازمانها به دنبال بهرهگیری از قابلیتها و مهارتهای نیروی انسانی به منظور حداکثرسازی کارایی و بهرهوری خود میباشند.از طرفی استفاده از مفهوم تناسب برای بهرهگیری و بکارگیری بهتر از تواناییها و مهارتهای نیروی انسانی حائز اهمیت فراوانی است.منظور از تناسب در اینجا تناسب میان محیط شغلی و محیط زندگی کارکنان است.
امروزه سازمانها و جوامع به دلیل وجود محیط مشترک،از جهات مختلف بر یکدیگر تاثیرات متقابلی میگذارند،در چنین شرایطی از یک طرف میبایست نحوه فعالیت سازمانها به گونهای باشد که زیانی متوجه جامعه و نیروی انسانی نگردد و از سوی دیگر اجتماعات انسانی قادر باشند سازمانها را در جهت دستیابی هرچه بهتر به اهداف کلان خود یاری نمایند.صنعت نفت نیز از این قاعده مستثنی نیست.بطوریکه موضوعاتی چون بهرهوری نیروی انسانی،توسعه پایدار،سرمایه انسانی و اجتماعی و...از مباحث مهم در حوزه فعالیت این صنعت،بویژه در مناطق عملیاتی،میباشد.این مقاله نتیجه پژوهشی پیمایشی در منطقه نفتی خارگ-به عنوان نمونه موردی3است.در این مقاله با اشاره به اهمیت توسعه اجتماعی در این جزیره و پرداختن به موضوعات اجتماعی کارکنان به عنوان سرمایههای انسانی صنعت و لزوم ارزیابی اجتماعی این منطقه نفتی(مانند محیط کار و زندگی کارکنان نفت)،به بررسی وضعیت اجتماعی جزیره و تأثیر آن بر محیط زندگی کارکنان نفت پرداخته میشود.بطوریکه با ارائه تصویری کلی از
شرایط زندگی در این جزیره،بویژه برای کارکنان نفت،ضمن بررسی وضعیت زندگی در جزیره خارگ از نگاه کارکنان نفت،مواردی مانند مشکلات و کاستیهای منطقه،میزان رضایت از امکانات موجود و اقداماتی که تاکنون صورت گرفته،رابطه مردم و نهادهای مختلف در حوزه تأثیر اقدامات توسعهای،نگرش کارکنان به آینده جزیره خارگ و...مورد مطالعه قرار میگیرد.در این مقاله تلاش شده با بهرهگیری از تئوریهای علمی و شواهد تجربی نشان داده شود که تحقق اهداف توسعه اجتماعی منطقه نفتی خارگ با هدف تأمین محیط اجتماعی مناسب برای زندگی کارکنان،هم راستای توسعه صنعتی و در جهت دستیابی به اهداف صنعت نفت میباشد. ضمنا با تشریح تناسب ساختاری توسعه صنعت نفت و توسعه اجتماعی،الزامات اجرایی آن در منطقه نفتی خارگ ارائه خواهد شد.برخی سؤالاتی که در این راستا مطرح میشود عبارتند از: آیا توسعه اجتماعی متناسب با توسعه صنعتی در جزیره خارگ محقق گردیده است؟ضرورتها، اهداف،الزامات و چالشها در توسعه اجتماعی در جزیره خارگ چیست؟و در صورت عدم امکان پاسخگویی به اینگونه سوالات آیا نهایتا و حتی پس از سالهای متمادی حضور صنعت نفت در جزیره،محیط مناسب برای استقرار و زندگی کارکنان و خانوادههای ایشان فراهم شده است؟در مقاله حاضر به اینگونه سوالاتو اینکه اساسا مسوولیت توسعه اجتماعی و ایجاد زیرساختهای برای تأمین محیط مناسب حداقلی زندگی استقرار کارکنان در جزیره بر عهده چه کسی است؟ پاسخ داده خواهد شد.
خلاصه ماشینی:
"بنابراین در خصوص جزیره خارگ جا دارد به این نکته بپردازیم که آیا حضور مردمی با خصوصیات بررسی شده در تحقیق اخیر آقای دکتر فاضلی5تا چه اندازه ضروری است؟و آیا حضور جمعیتی معادل 8106 نفر که برخی از آنان حتی سالهای متمادی است که در جزیره ساکن هستند و دارای ریشه و سابقه طولانی در این خاک هستند برای صنعت نفت یک فرصت است یا یک مزاحمت؟در صورتیکه پاسخ این سوال مشخص شود سوالات بعدی آن است که تا چه زمانی بایستی کارکنان صنعت نفت به صورت اقماری در جزیره اشغال داشته باشند و آیا نمیتوان زیرساختها و الزامات لازم برای توسعه اجتماعی به معنای پیش گفته را برای تأمین رفاه کارکنان و بومیان در جزیره فراهم نمود؟در اینجا با ارائه خلاصهای از مشخصات عمومی جزیره خارگ،نگاهی اجمالی به وضعیت زندگی بومیان در شرائط فعلی جزیره خواهیم داشت تا ابعاد سؤالات پیش گفته مشخصتر گردیده،فاصله وضعیت فعلی زندگی انسانی تا استقرار شرایط مطلوب زیستمحیطی و اجتماعی متناسب با حجم گسترده سرمایهگذاریها و توسعه صنعتی جزیره نمایان شده و نهایتا و لااقل برای آینده آتی مسوولیت ترمیم تصویر محیط مناسب زندگی کارکنان معین گردد."