چکیده:
IBدر این مقاله،نخست به تعریف و بازشناسی موضوع پرداخته میشود، سپس به گستره و میزان خشونت جنسی علیه زنان در کشورهای جهان،براساس آمارها و گزارشهایی که نهادهای مسؤول داخلی و سازمانهای غیر دولتی دربارهء جرایم جنسی علیه زنان منتشر کردهاند،اشاره میشود و در ادامه،آثار جسمانی و روانی زنان به عنف بررسی میشود و به این مناسبت،نظریات گوناگون و نتایج پژوهشهای معتبری که در این زمینه انجام شده است،ذکر میگردد.پس از بررسی اجمالی جرم سقط جنین در نظام کیفری ایران،نکاتی دربارهء حقوق بارداری زنان طرح میشود.راهکارهای مقابله با بارداری ناشی از زنای به عنف، موضوع بخش دیگری از مقاله است و سرانجام در یک جمعبندی کلی،ضرورت اصلاح قوانین وضع شده برای حمایت بیشتر از این زنان،یادآوری میشود.
خلاصه ماشینی:
"سقط جنین،ممکن است با به کار بردن وسایل شیمیایی باشد که در ماده 623 قانون مجازات اسلامی مقرر شده است: «هرکس به واسطه دادن ادویه یا وسایل دیگری موجب سقط جنین زن گردد،به شش ماه تا یک سال حبس محکوم میشود و اگر عامدا زن حاملهای را دلالت به استعمال ادویه یا وسایل دیگری نماید که جنین وی سقط گردد،به حبس از سه تا شش ماه محکوم خواهد شد،مگر اینکه ثابت شود که این اقدام برای حفظ حیات مادر میباشد و در هر مورد حکم به پرداخت دیه مطابق مقررات مربوطه داده خواهد شد».
پرورده میشود،چه خواهد شد؟ آیا زن شوهرداری که به او تجاوز شده،باید مکلف باشد جنین فرد متجاوز را در شکم نگه دارد و پس از تولد،او را بپرورد؟آیا در این صورت،هیچگونه بختی برای این زن باقی میماند که بتواند بار دیگر زندگی عادی خویش را در کنار همسرش از سر گیرد؟همچنین،آیا دختری که قربانی زنای به عنف شده است،به جای اینکه نظام قانونی کشور به وی یاری رساند که هرچه زودتر از این کابوس رهایی یابد و بتواند بار دیگر به جامعه،خوشبین شود و در روندی طبیعی ازدواج کند، باید متعهد گردد جنینی را که در نتیجه زنای به عنف پدید آمده است، همچنان حفظ کند،سپس به تنهایی این فرزند بیپدر را پرورش دهد؟ مطمئنا اگر وضع بدینگونه باشد،این زن یا دختر،هیچگاه بختی برای بازگشت به یک زندگی عادی نخواهد داشت و برای همیشه باید عذاب کشد؛زیرا در جامعهء ایران و حتی در جوامع غربی،جامعه هیچ نگاه مثبتی به اینگونه زنان و دختران ندارد که از راهی غیر از ازدواج باردار میشوند."