خلاصه ماشینی:
"میتوان گفت که در اوایل سدهء شانزدهم در غرب هیچ آشنایی با آن وجود نداشته است-آرمانشهر توماس مور میتواند شاهد خوبی بر این مدعا باشد.
[4] «رافلینگیوس»بیگمان از این متن نوشته شده با الفبای عبری که واژگانی چند از آن به واژگان هلندی شبیه بودند،به شگفت آمده بوده است.
«بیکانوس»براساس این ریشه و خویشاوندی نتیجه گرفته بود که زبان هلندی قرن شانزدهم بیشتر به زبان باستانی انسان نزدیک است تا به زبانهایی با اعتبار فرهنگی بیشتر؛نظیر زبانهای یونانی و لاتین یا حتی عبری.
در 7951 دانشمند هلندی دیگری به نام«بوناونتورا ولکانیوس»82 در رسالهای دربارهء زبان گوتهها، فهرستی از واژگان پارسی به دست داد و بهعلاوه نمونهای از زبان ترجمه آغاز کتاب جنسیس92 از برگردان فارسی«تاووس»خاخام ارائه کرد.
دیدگاه قدیمی دربارهء ریشههای مشترک زبان پارسی یا هلندی،توسط«آنائوس اپی»33در کتاب تاریخ زبان هلندی نوشته شده در دههء اول قرن نوزدهم،جدی گرفته شد.
در این مورد هم آشنایی با زبان پارسی بسی پرفایده بود: «دین پارسیان-که تقریبا در همهء آسیا عمومیت دارد و هم در بخش مهمی از افریقا و اروپا-شایسته است که توسط اروپاییان بهتر شناخته شود و آن اعتقاد قدیمی و مسخره دربارهء بربرها به کناری نهاده شود.
زبان فرهنگ پارس تاریخ اولیهء پژوهشهای پارسی در هلند،سرگذشت پیشگامی دانشپژوهان ما در این رشته است و شاید بدین خاطر بتوانیم به خود ببالیم و حتی احساسات شووینیستیمان انگیخته شود.
میان ایران باستان و تمدنی که به نام فرهنگی پارسی شناخته میشود،درهای وجود دارد که علتش را باید در اسلامی شدن این کشور در سدهء هفتم میلادی جست.
h. lupton,the utopia of sir thomas more,oxford 1895,biz."