خلاصه ماشینی:
"اصطلاح«تاریخنگاری ویگی Whiggish historiography نخستین بار توسط مورخ معروف «هربرت باترفیلد Herbert Butterfield در کتاب«تفسیر ویگ از تاریخ Whig-interpretation of history که در سال 1931 م منتشر شد و رهیافت تاریخی ویگها را به انتقاد گرفت،معمول شده است.
اوضاع سیاسی انگلستان در قرن 17م و ظهور ویگها ملکه الیزابت آخرین فرمانروای«تودورها»در سال 1603 م بدون این که وارثی از خود برجای گذارد درگذشت و سلطنت انگلستان به پسر عم او«جیمز ششم»پادشاه اسکاتلند رسید که چون پادشاه انگلستان شد،برای خود لق«جیمز اول»به پارلمان عادت کرده بودند و ریشههای این امر به اوایل قرن 13 م میرسد که در طی«مگنا کارتا»(فرمان کبیر)قدرت (به تصویر صفحه مراجعه شود)پادشاهان محدود شده و شورایی از بزرگان در امور مهم سیاسی دخالت میکردند؛افراد خاندان استوارت چنین عادتی نداشتند و جیمز اول به«حق الهی پادشاه divine right of king ،مطلق بودن قدرت او و انحصار قانونگذاری در دست وی اعتقاد داشت.
احساس غالب ویگها تلاش در جهت استقرار یک پادشاهی مشروطه بود که رعایا را به اطاعت از قوانین پارلمانی فرا میخواند و با در نظر داشتن سیر تحولات سیاسی و فکری جامعه انگلستان در قرون مختلف و بهخصوص آنچه در قرن 17 م در جریان بود،اطاعت از این قوانین و گردن نهادن به برتری پارلمان را فرصتی برای پیشرفت تلقی میکرد.
چنین نگرشی از سوی مورخان در وهله اول،به جستوجوی خط سیر ترقی جامعه میانجامد و آنها را به تلاش برای شباهتسازی میان گذشته و حال تشویق میکند و لذا نوعی آشفتگی را در تاریخنویسی به وجود میآورد و در وهله دوم مورخین دیگر را به طبقهبندی شخصیتهای تاریخی که به ظن آنها پیروز یا مغلوب عرصه تاریخ بودند متمایل میسازد."