خلاصه ماشینی:
"«این اشخاص متدین هم که نماز خوان هم هستند، متدینهم هستند، لکن این معنا در ذهنشان هست که چون شوروی الحادذاتی دارد و اصلا مبدای قبول ندارد، ما اگر از او فرارکنیم وناچاریم که یک جایی باید پیوند حاصل کنیم بایدبه طرف غرببرویم وحالا آمریکاست، اینها نه اینکه غرضشان این است که مثلاصدمهای به اسلام، وارد شود، نه اصلا اینطوری پرورش پیداکردهاند.
بر این اساس باید این مرحله (طرح شعارهای انحرافی) توسططالبان رابطه با آمریکا را پیش زمینه برای مرحله بعدی یعنیایجاد رابطه با آمریکا به شمار آورد; زیرا رابطه تنها درصورتی ممکن خواهد بود که ابتدا رابطه ظالمانه قبلی به کلی ازذهن ملت و افکار عمومی محو شود و آن وقت است که نوبتبهفلسفهبافان و تئوری پردازان جدید خواهد رسید.
«این نقشهای که مدتهاست در کار است و نقاشانبیخبر از خدا دنبال شکل دادن آن بودند و من مطالعه میکردم درحال آنها و در وضع آنها و بالاخره با ناشیگری، خودشان رالودادند و باطنشان را ظاهر کردند و ملت فهمیدند که اینهاچکارهاند و با یک صورت اسلامی و حق به جانب در این مملکت آمدندو نقشه شوم قدرتهای بزرگ را یعنی آمریکا را میخواستند در اینکشور پیاده کنند، اینها ملت را نشناخته بودند، اینها ملتاسلامی را نمیشناختند، اینها با همه هوششان و با همه علمشاناین علم را ندانستند که ملت اسلام یعنی چه و قدرت اسلام یعنیچه، اینها خواستند راه را برای آمریکا باز کنند و آمریکائیانهمه در دور پرچمشان جمع شدند و نصحیت من را گوش نکردند ومصلحتی که من برای آنها میاندیشیدم و برای کشور خودمان، اینهااز آن غفلت کردند."