خلاصه ماشینی:
"برای ارزیابی خط مشیهای مربوط به ساده و موثر کردن دادرسی کیفری،اولین سوال باید این باشد که آیا غیر کیفری کردن برخی رفتارهای کیفری را میتوان در نظر گرفت یا خیر؟و اگر غیر کیفری کردن رفتار مطرح نباشد،در آن صورت تصمیمات دادسرا باید به نحو موثر و کارا کنترل شود؟ در جمهوری فدرال آلمان پیشنهادات مربوط به مسئله رسیدگی به تخلفات جزئی در جهت تعیین دادرسیهای ساده شده و مجزا در مقابل دادگاه که باید اختیارات آن در زمینه میانجیگری یا جبران خسارت محدود باشد،سیر مینماید.
چنین بخشنامههایی باید مانند راهبردهای کلی صادر شود ولی میتواند به پروندههای مجزا نیز مربوط شود در اینجا باید به «راهبردهای دادرسی کیفری و اداری»آلمان اشاره کرد که توسط وزرای دادگستری کلیه ایالات آلمان و به منظور تامین چارچوبی تفسیری برای ارتقا انصاف در تصمیمگیری تصویب شده است.
به علاوه،اختیارات دادستانهای مافوق برای هدایت پرونده در طول محاکمه محدود است زیرا عدم شرکت در محاکمه مانع از آن میشود که دستور العملهای متاثر از اطلاعات تولید شده در طول محاکمه به کار گرفته شود و نهایتا،میتوان علیه کلیه دستور العملهایی که بر طبق نظر حقوقی دادستان مامور دادسی پرونده متناقض با قانون یا ماهیت پرونده باشد(به طور غیر رسمی) پژوهش خواست.
برخلاف نظامهای حقوقی سایر کشورهای اروپایی،در آلمان دیگر قاضی برای بازجویی کیفری وجود ندارد ولی قوه قضائیه در رسیدگیهای قبل از استماع نقش بسیار مهمی بر عهده دارد زیرا قضات در موضعی میباشند که میتوانند آن تصمیماتی را که در طی رسیدگیهای کیفری توسط پلیس یا دادستان گرفته شده و بر حقوق مدنی شخص مظنون تاثیر میگذارد(آزادی، زندگی خصوصی و غیره)کنترل کنند."