خلاصه ماشینی:
"ماندگاری و محبوبیت این آثار بعد از دویست سال نشان میدهد که آنها میتوانند از زوایای مختلف مورد بحث قرار گیرند؛منجمله از زاویهء روش آفرینش آنها و اینکه بازنویسی هستند یا بازآفرینی؟،یا از این زاویه که قصههای عامیانهء کدام کشورها منبع الهام اندرسن در آفرینش این آثار بوده است؟یا چگونگی تأثیر این دست از آثار در ایجاد انواع جدید ادبی در تاریخ ادبیات کودکان و...
»4و اگر این نظر درست باشد که پایهء افسانههای هزار و یک شب«هزار افسان»ایرانی است،این خود ردپایی قابل پژوهش میباشد که کدام قصهء هزار و یک شب بر آثار اندرسن تأثیر داشته است؟همچنان که در مورد قصههای عامیانهء ایرانی نیز این پرسش و پژوهش میتواند مطرح شود.
البته پیدا کردن ارتباط واقعی بین این دو تیپ قصههای ایرانی و دو داستان اندرسن مستلزم پژوهش جدی و همهجانبه است و در این نوشته تنها قصد بر این است که بنمایههای مشترک آنها نشان داده شود و برای این منظور نخست به داستان«همسفر» و قصهء«مردهء سپاسگزار»میپردازیم: (به تصویر صفحه مراجعه شود)داستان«همسفر»7 این داستان در ترجمههای دیگر با نامهای «رفیق راه»و«همراه»آمده است و کوتاهشدهء آن،چنین است: یوهان جوان پس از به خاکسپاری پدر،عهد میکند تا همیشه انسانی خوب باقی بماند.
اما در تیپ«مردهء سپاسگزار»از قصههای عامیانهء ایرانی بنا به آنچه در کتاب«طبقهبندی قصههای ایرانی»آمده است روایتهایی از (به تصویر صفحه مراجعه شود) اصفهان،خوزستان،خراسان،بلوچستان و استان مرکزی وجود دارد که بن مایهشان با اکثر بنمایههای داستان اندرسن مشابه است.
جدول مقایسهای زیر چگونگی شباهتها را بیشتر مقایسهء بنمایههای داستان«همسفر»و«قصههای تیپ«مردهء سپاسگزار» «همسفر»داستان اندرسن 1-یوهان جوان،بدهکاری مردهء ناشناختهای را میدهد 2-مردهء ناشناس به شکل مردی غریبه در راه سفر یوهان پیدا میشود و از او میخواهد تا با هم همسفر شوند."