خلاصه ماشینی:
"نه تنها از این حیث که موجودی ادبیات تجددطلبانه و انقلابی روس را بررسی میکند و دادخواست خود را علیه اختناق هنری دوران استالین از پیش مهیا میسازد،بلکه به عنوان کوششی در راه نقد ادبی با معیارهای سوسیالیستی نیز در خور اهمیت فراوان است.
و چون بوخارین به عنوان سردبیر پراوا و لوناچارسکی به عنوان کمیسر آموزش و پرورش از «کیش پرولتری»حمایت میکردند،ناگزیر برای رد داعیهء آنان سخن لنین مورد نیاز بود و هنگامی که نویسندگان«کیش پرولتری»،آزرده از ملامت لنین،به تروتسکی روی آوردند تا حمایتش را جلب کنند،وی به آنان پاسخ داد که اگرچه در همه حال برای آزادی نظریان آنان پا درمیانی خواهد کرد،اما درباره زیان و پوچی شعارهای ادبیات و هنر پرولتری با لنین کاملا همعقیده است و حتی اشارههای متواضعانه درباره«عصر نوین سوسیالیستی در هنر»و«رنسانس نوین انقلابی در ادبیات»را فاقد ارزش میشمارد.
(اما چون این جادوگر از قریحه بیبهره نیست ناگزیر شیونش آهنگی شاعرانه دارد!)این نویسندگان،از آنرو که با سکههای قلب یک نظام اجتماعی پوسیده دادوستد میکردند و زمان خود را نمیفهمیدند،تروتسکی با آنان دربارهء حالت انزجار و تمسخر روبرو میشد و خویش را ناگزیر میدید که به بیان آنچه که در روشنفکران قدیم بیارزش است بپردازد.
» آیندهگرایان مدعی این نیز بودند که هنرشان اشتراکی،پرخاشگر،خدانشناسانه و به همین دلایل پرولتری است و تروتسکی پاسخشان را چنین داد:«کوشش برای اینکه از طریق استقراء از طبیعت پرولتاریا،از خصلت اشتراکیش و از پویائیش به یک سبک هنری برسیم ایدالیسم محض است و فقط موجب پیدایش دستپختهای فلسفی خاص و آثار غیر اصیل خواهد شد."