چکیده:
هدف این پژوهش عبارت است از بررسی رابطه بین فرهنگ سازمانی و استقرار مدیریت دانایی در ادارات تربیت بدنی استان آذربایجان غربی. پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی است و به شیوه میدانی انجام گرفت. برای گردآوری اطلاعات از پرسش نامه مشخصات فردی، پرسش نامه فرهنگ سازمانی دارای پایایی a=0.84، و پرسش نامه مدیریت دانایی دارای پایایی a=0.93 استفاده شد. جامعه آماری در این پژوهش شامل تمامی کارکنان مرد و زن ادارات تربیت بدنی استان آذرباجان غربی به تعداد 156 نفر بود. نمونه آماری در این پژوهش برابر با جامعه آماری تحت بررسی است که به دلیل عدم برگشت چند پرسش نامه، تعداد نهایی نمونه آماری برابر 146 نفر شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی اسپیرمن استفاده شد. پاسخ دهندگان وضعیت فرهنگ سازمانی و مدیریت دانایی در ادارات تربیت بدنی استان آذربایجان غربی را متوسط ارزیابی کردند. نتایج یافته ها حاکی از آن است که بین فرهنگ سازمانی و مولفه های آن (حمایت مدیریت، تعلق سازمانی، خلاقیت فردی، سازش با پدیده تعارض و سبک رهبری) با استقرار مدیریت دانایی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد (p<0.01). ارتباط بین فرهنگ سازمانی و مدیریت دانایی مبین آن است که مدیریت دانایی زمانی به طور موفقیت آمیز در سازمان اجرا می شود که از قبل زمینه فرهنگی مناسب با این نظام بستر سازی شده باشد، چرا که هدایت دانایی موجود در سازمان امری مردمی و تابعی از فرهنگ کارکنان سازمان است. لذا، سازمان ها باید برای اجرای موفق مدیریت دانایی، فرهنگ متناسب با آن را ایجاد و بر اساس آن عمل کنند.
خلاصه ماشینی:
"نتایج یافتهها حاکی از آن است که بین فرهنگ سازمانی و مؤلفههای آن(حمایت مدیریت،تعلق سازمانی،خلاقیت فردی،سازش با پدیدة تعارض،و سبک رهبری)با استقرار مدیریت دانایی رابطة مثبت و معناداری وجود دارد(01/0<P).
در نهایت رابطة بین سبک رهبری و مدیریت دانایی نشاندهندة این است که هرچه وضوح اهداف سازمان،وظایف،و انتظارات شغلی برای افراد روشن باشد و دستورالعملها و استانداردهای مربوط به کارکنان مشخص باشد،میزان استقرار مدیریت دانایی افزایش مییابد.
بحث و نتیجهگیری هدف مهم این پژوهش عبارت است از بررسی رابطة بین فرهنگ سازمانی با استقرار مدیریت دانایی در ادارت تربیتبدنی استان آذربایجان غربی.
نتایج حاصل از ضریب همبستگی 64/0\ r بین خلاقیت فردی و استقرار مدیریت دانایی نشاندهندة رابطة مثبت و معنادار است؛به عبارت دیگر،هر اندازه کارکنان در انجام امور آزادی عمل و استقلال داشته باشند و فرصت نوآوری به آنها داده شود،به کسب،خلق،توزیع،و کاربرد دانایی در سازمان کمک زیادی خواهند نمود.
نتایج حاصل از ضریب همبستگی 76/0\ r نشان میدهد بین فرهنگ سازمانی و استقرار مدیریت دانایی رابطة مثبت و معناداری وجود دارد،بهطوریکه هر اندازه فرهنگ سازمانی قوی باشد استقرار مدیریت دانایی نیز با موفقیت انجام خواهد شد.
به طور کلی،نتایج بهدست آمده نشان میدهد برای اجرای موفقیتآمیز مدیریت دانایی باید به فرهنگ سازمان توجه داشت و وضعیت آن را شناسایی و تحلیل کرد،چراکه فرهنگ سازمانی بخش پیچیدهای از ارزشها و عقاید کارکنان را شامل میشود و این ارزشها بر نحوة نگرش و نهایتا رفتار افراد در محیط کاری مؤثر خواهند بود،بهطوریکه وجود یک فرهنگ ضعیف و فاقد انعطاف در سازمان موجب میشود کارکنان سازمان به رویههای موجود سازمانی عادت کنند و هیچ تمایلی به نوآوری و خلق ایدههای جدید نداشته باشند."