خلاصه ماشینی:
"چنانکه در این مقاله میبینید،من هیچیک از مسائل کنونی مربوط به حرفه وکالت را انتقاد نمیکنم تا کانونهای وکلا،حرف شبه قضائی و دیگر حرف حقوقی را متأثر نکند و یا اینکه بلافاصله مورد توجه وزیر دادگستری قرار نگیرد یا اینکه از مسائلی باشد که موقتا و بطور نسبی بموجب متون جدید قانونی مانند تصویبنامه 2 نوامبر (1) Edmond BERTRAND 1969 حل شده است.
آنچه را که برای وکیل لازم است تا بسوگند خود احترام کند و از عدالت دفاع نماید و آنرا با بیانات خود اجرا کند عبارتست از تأمل و اندیشه در کار شناسائی امور،اعتماد بنفس،شجاعت در دفاع از حق،اینست معنای سخنوری قضائی.
سخنوری قضائی برعکس عبارت از این است که در یک لحظه معین اراده مردم را برانگیزد و آنرا بقدرت بیان خود بجائی که میخواهد ببرد،سیسرون باز هم میگوید:وکیل سخنور کسی است که در مدافعات خود بتواند امری را ثابت کند،مردم را خوشحال نماید،احساسات آنان را برانگیزد، بیانات او در مستمعین نفوذ نماید و سبک خاص او آنانرا متأثر سازد.
میتوان گفت که مشاورین حقوقی و امور مالی سردفتران نظر خود را برای آینده بیان میکنند و آنرا نیز بکسانی میگویند که اطلاعات کافی داشته باشند.
اگر وکیل مدافعی این مسائل را بررسی کند و همان اظهارنظرها را بنماید نامبرده دیگر وکیل مدافع محسوب نمیشود،زیرا در مسایل مذکور،فعلا اختلافی را بنماید نامبرده دیگر وکیل مدافع محسوب نمیشود،زیرا در مسایل مذکور،فعلا اختلافی وجود ندارد و نظر مشورتی نیز برای آینده خواسته میشود در آنصورت نامبرده وکیل مشاور است."