خلاصه ماشینی:
"از سوی دیگر چون فرد بصورت جداناپذیری به محیط وابسته است،بنابر- این اگر در شناخت بزهکار به محیط توجه نشود،واقعا تحقیقی بسیار قشری و تصنعی صورت میگیرد زیرا نمیتوان شخصیت فرد را بدون آگاهی از محیطی که در آن تولد یافته،رشد کرده و پرورش دیده و بزرگ شده و زیر نفوذ عوامل گوناگون قرار داشته است،بررسی نمود.
متأسفانه در«عدالتخانههای سنتی»که جز گذشتهگرائی هدفی ندارد و جز تقلید از عمل متجاوزانه بزهکار،کاری انجام نمیدهد،هرگز عدالت رعایت نمیشود زیرا بدون آنکه شخصیت بزهکار مورد توجه قرار گیرد و عواملی که بر ارادهاش تأثیر بخشیده و باعث تبهکاری و آلودگی او شده است در نظر گرفته شود فقط با تکیه بر مسئولیت و اراده آزاد و بدون توجه بعوامل خانوادگی،اجتماعی، اقتصادی،روانی،جسمانی،عاطفی،.....
متأسفانه فرشته عدالت فقط آموخته است که چگونه میتوان حکم مجازات صادر کرد و یاد نگرفته است که چگونه باید بزهکار را شناخت و بخصوصیات او واقف شد زیرا چشمان خود را میبندد و با صدور احکام متوالی بر وسعت بیعدالتیها می- افزاید و بدین طریق هنوز میشود که برای رفع هرگونه بیدادگری از دیگران و اجتماع باید به بزهکار ظلم کرد و با تحمیل کیفرهای گوناگون باو،عدالت را گسترش داد،درحالیکه بقول همه جرمشناسان و از جمله آنریکو فری هرگز نباید بر روی عمل تبهکارانه تکیه کرد و برمبنای آن به مجازات اندیشید و شکنجههای گوناگون را تحمیل نمود،بلکه اگر تکیهای بر روی جرم صورت میگیرد باید فقط از این جهت باشد که بوسیله آن بتوان درجه غیر عادی بودن بزهکار را مشخص کرد."