خلاصه ماشینی:
2 در مورد"اقاله"نیز لازم به یادآوری است که فقط در مواردی که تعهد هنوز اجرا نشده،نقش ساقط کننده دارد و در مواردی که طرفین،پس از انجام تعهدات،تراضی به انحلال عقد میکنند،همه چیز را به وضعیت قبل از عقد برمیگرداند؛در نتیجه اگر در مقام وفای بعهد،عمل حقوقی مستقلی انجام گرفته باشد مثل:تملیک مالی بابت اجرای طلب،طرفین با اقاله،تملیک پیشین را از بین برده و در نتیجه دین و مالی که پرداخته شده بجای خود باز میگردد.
2 2-نظریه ایقاع بودن وفای بعهد برابر این نظریه،در ایفاء دین،تنها ارادهء متعهد لازم است3و رضایت طلبکار به هیچ روی نقش سازنده ندارد مگر در مواردی که موضوع تعهد با آنچه که تأدیه میگردد متفاوت باشد و یا انجام مورد تعهد با قید مباشرت متعهد بوده و شخص ثالثی ایفای آن را عهدهدار گردد.
الف-"تملیک در مقام وفا"بیع است4 بنظر طرفداران این نظریه،همه چیز مثل وقتی است که بدهکار شیئی خود را به طلبکار میفروشد،سپس بین دین اولیه و طلبی که بدین نحو ایجاد میشود،بنفع (1)-دکتر عبد الرزاق سنهوری،همان کتاب،پاورقی ص 892:که بهمین دلیل"وفا به مقابل"را از طریق وصیت ممکن نمیداند.
در مواردی نیز که هیچ ارادهای در وفای بعهد تأثیر نداشته،عمل را واقعه حقوقی گویند،خواه فقدان ارادهء انشائی در آن،بجهت نفوذ مستقیم منبع تعهد(عقد یا ایقاع)باشد که خودبخود ایفای دین را محقق میکند و نیاز به اجرا نیست(مثل"فسخ"که با اعلام آن،خودبخود آثار عقد نسبت به آینده زایل میگردد و یا"اذن"و"اباحه"و"وقف"که آثار آنها با عقد و (1)-دکتر ناصر کاتوزیان،قواعد عمومی قراردادها،ج 4،ش 696؛دکتر جعفری لنگرودی،حقوق تعهدات،ش 822.
Weill,Alex:Droit civil,les obligations,Paris 1975