چکیده:
این مقاله گذار از نظام صنعتی فوردیستی به پسافوردیستی در جوامع صنعتی را طی
دهههای اخیر بررسی میکند و توجه خاصی به یکی از ابعاد این تحول یعنی پایینآمدن
میزان ادغام عمودی در سازمانهای بزرگ صنعتی و گسترش روابط تامینکنندگی و
پیمانکاری میشود.همچنین اهمیت نهادهای اجتماعی در شکلگیری روابط پیمانکاری و
دیدگاههای جامعهشناسان اقتصادی در مورد چگونگی عملکرد این نهادها بررسی میشود.در
قسمت دوم مقاله، روند شکلگیری روابط پیمانکاری واحدهای صنعتی کشور با استفاده از
آماردریافتی بابت خدمات صنعتیطی دوره 1355-1376 و همچنین دلایل محدود ماندن این
روابط، از ابعاد اقتصادی و اجتماعی بررسی میگردد.
خلاصه ماشینی:
"در اقتصاد، علوم سیاسی، جامعهشناسی، برنامه ریزی منطقهای و مدیریت، توان فکری و بودجههای تحقیقاتی قابل ملاحظهای معطوف بررسی ابعاد گوناگون این پدیده در جوامع صنعتی و صنعتی میتوان توجه ویژهای را که به مباحث ذیل شده ذکر نمود:شکلگیری عمل اقتصادی در بستر اجتماعی 2 ، اهمیت گروهها و شبکههای اجتماعی در نظام صنعتی(پاتنام 1380، گوانووتر 1992)، انواع قراردادها و نقش آنها در تسهیل شکلگیری توان رقابتی(دور 1987)و همچنین تلاشهایی که جامعهشناسان برای تکمیل برنامه تحقیقاتی ارائه شده از سوی اقتصادانان نهادگرای نوین تحت عنوانبازار یا سلسله مراتب 3 صورت دادهاند.
اول آنکه به تدریج اکثر بنگاههای عظیم اقتصادی و صنعتی برای حفظ توازن رقابتی در شرایط جدید، مجبور به بازنگری در اصول سازمانی و مدیریتی فوردیستی شده و بسیاری از آنها از ساختارهای متمرکز، ادغام یافته عمودی و مبتنی بر سلسله مراتب غیر منعطف به سوی ساختارهای غیر متمرکز، جداسازی عمودی و تثبیت همکاریها و اتحادهای منعطف، باز و داوطلبانه روی میآورند.
لیکن تحقیقات گستردهای که روی نظامهای صنعتی ایتالیا، ژاپن و آلمان صورت گرفته نشان میدهد که پایههای رقابت نوین در بخش قابل ملاحظهای از صنعت این کشورها با رویکرد افزایش سلسله مراتب و ادغام عمودی و صرفا بر اساس عملکرد ساز و کار بازار شکل نگرفته است.
ب)حضور صنایع بزرگ کشور در بازارهای بین المللی بسیار محدود بوده است و از اینرو آنها شناخت درستی از ملزومات جدیدی که برای حضور در این بازارها بوجود آمده ندارند و به همین دلیل حرکتی جهت متحول کردن ساختارهای سازمانی و نظام تولیدی خود نکردهاند."