چکیده:
آفرینش خود انگیخته، داستان شگفت انگیزی است؛ و شگفت آورتر از آن، زمان بالنسبه کوتاهی است که در آن یکسره دگرگونی رخ می دهد. مردم ما قبل تاریخی دورگه تبار در هزاره پنجم و چهارم ق.م.؛ با آهنگی کند درمنطقه وسیعی ازخاورنزدیک باستان، در مصر و بین النهرین و سایر نقاط پخش شدند و اسکان یافتند. عصر ناآگاهی اقتصاد ساده کشاورزی تا پایان هزاره چهارم ق.م. ادامه یافت و سرانجام با دگردیسی حیرت آوری سامان گرفت.
در این فاصله، شهرها بنا نهاده شدند و سازگان های نوین حکومتی برای آنها تعبیه گردیدند؛ باورداشت های دینی و آیین گذاری ها ساخته و پرداخته شدند و خرافات با جایگزینی فلسفه و دین و نظم گرفت. هم راستای این تجربه بزرگ ، نوشتار به عنوان یک ابداع بدیع همراه با معماری و مجسمه سازی یادمانی پدید آمد. اولین تجارب علمی به منصه ظهور رسید. در این محیط جغرافیایی، نخستین دستمایه های هنری انسان که در زمره بزرگ ترین ها نیزهست، در کهن ترین اعصارتجربه شد. انسان آموخت که چگونه جهانی را با خلاقیت های خود بارور سازد. پرتو پخشوده روشنگری در سرزمین های خاورنزدیک باستان، به ناگاه در روشنی یافتگی تابان دو سرزمین جدا گانه، مصر و بین النهرین، متمرکز شد.
بررسی پیوستگی های ویژه این دو مرکز بزرگ از تمدن جهانی در آغاز پیدایش، و گذار هم راستا از پیشرفت های آغارین، گسترش مصر و بین النهرین در دوران شکل گیری (دورانی که در آن رشد فرهنگی ایشان در هزاره سوم ق.م. راه کمال پیمود)، و ویژگی جغرافیایی این دو منطقه وسیع که درآن هنگام تفاوت آشکاری با یکدیگر داشتند، از اهم موارد بحث مقاله حاضر است؛ همچنین ضمن تاکید بر درک و دریافت انسان به عنوان موجودی اندیشمند، به مسئله پیدایی نخستین تعابیر سیاسی – دینی و صورت های هنری انسان دراین دو فرهنگ متکامل توجه می شود. به علاوه، نگارنده بر آن است تا خواست انسان را در رابطه با تبیین مفاهیم هنری که به گونه ای ذاتی با باورداشت های دینی اش پیوسته بود، دریابد ...
خلاصه ماشینی:
"بررسی پیوستگیهای ویژه این دو مرکز بزرگ از تمدن جهانی در آغاز پیدایش، و گذار هم راستا از پیشرفتهای آغازین، گسترش مصر و بین النهرین در دوران شکلگیری (1) (دورانی که در آن رشد فرهنگی ایشان در هزاره سوم ق.
اما نکته مورد توجه این است که آیا آجر در دوران قبل از تاریخ در مصر ساخته میشد؟آجر از دوران عبید در بین النهرین استفاده بسیار داشت؛شاید هم پیش از این دوران شناسایی شده بود.
با توجه به این واقعیت که از اشکال معماری مورد استفاده برای معابد در بین النهرین، در مصر برای مقابر و قصرهای سلطنتی استفاده میشده، معماری سنگی ویژه دوران تاریخی در مصر در مقابر سلطنتی، به مرور از سلسله سوم به بعد جای خود را به آجر داده است(گاربینی، 1976:10؛فرانکفورت، 1968:50-49؛رایس، 1993:59-58 و 259؛لوید، 1965:269-257).
لازم است ه یاد داشته باشیم که دوران شکوفایی و اعتلا در مصر به طور مشخص پیش از بین النهرین بود؛از این رو، احتمال انتقال هنر تاریخی از مصر به بین النهرین، آن هم در شرایطی که ویژگی تماسهای بین المللی انگیزه اصلی آن بود، شاید قابل اثبات باشد.
از سویی، تأثیرات بین النهرینی در توجیه تکامل تمدن دوران فراعنه ضمن آنکه ضرورتی ندارد، ذکرشدنی است؛چون مصر در دورهای از اوج افزایش خلاقیت با دستاوردهای بین النهرین آشنایی حاصل کرده که در جای خود بسیار هم برانگیزنده بوده است و به همین واسطه، عناصر بسیاری را با ایجاد دگرگونی اقتباس و مورد بهرهبرداری قرار داده است، اما به مرور صورتهای تقلیدی دگرگونشده را هم پس زده است(مورای، 1977:144، 164 و 166؛فرانکفورت، 1968:70، 79 و 109-100؛لوید، 1965:62-52؛موسکاتی، 1963: 75-71، 82-78، 90-88، 105-99)."