خلاصه ماشینی:
"در مثالهای زیرین، من از گفتههای نیک آنهایی را که در این مقوله جای میگیرند، با علامت پیکان مشخص کردهام؛در این موارد، او کلام تینا را تصحیح میکند، تغییر میدهد یا اینکه بسط میدهد(و بدین ترتیب، اصلاح میکند): مثال ه ن:چه شد که مرد؟ 236 ت:او دچار آ دچار آ نمیدانم چه بود 237 ن:او به جنگ رفته بود؟ 238ت:او ه بله چون وارد خدمت نظام شده بود و239 آ ا و آ آ به بیماری سل مبتلا شد 240 ن:در سنگر 241ت:در سنگرهای فرانسه 242 ن:و موقعی که برگشت هنوز بیمار بود و آ 243پنیسیلین هنوز در دسترس نبود 244[.
قطعهی زیرین(مقایسه کنید با مثال ز)این موضوع را به وضوح نشان میدهد: مثال ی ن:یادت میآید چطور وارد صلیبسرخ شدی، درست پس از دورهی دانشکدهات بود اینطور نیست؟ 59ت:بله بله من آ دلم میخواست بروم 60 همیشه دلم میخوسات که بروم در صلیبسرخ استخدام شوم 61 برای همین من من وارد صلیبسرخ شدم 62 ن:از صلیبسرخ خوشت میآمد؟میدانی نزدیک بود مانع استخدامت شوند/ 63تینا، یادت میآید ورود به صلیب سرخ چقدر سخت بود؟ 64ت:خوب آ یادم هست 65 فکر کردند آ آ فکر کردند من آ من نمیتوانم به نظرم فکر کردم که من فقط عاشق یونیفورم صلیبسرخم 66 ن:نه این ممکن است یکی از دلایل آنها بوده باشد، 67آنها از این بابت هم نگران بودند 68که در مدرسهی دخترانه درس خوانده بودی و کسانی که تو را بزرگ کرده بودند مادرت بود 69و دو خواهر دیگرت 70پدرت وقتی خیلی کوچک بودی مرد 71بنابراین تو با کسی به جز زنها زندگی نکرده بودی 72و به مدرسهی دخترانه هم رفته بودی 73ت:درست است 74 هنگامی که نیک در سطر 59، به امید آنکه تینا را به تعریف یک ماجرای تشویق کند، از وی میپرسد که یادت میآید چهطور وارد صلیبسرخ شدی، پاسخ تینا مبهم است (سطرهای 60-62)."