خلاصه ماشینی:
"جامعهای که از نظر تکنولوژیک یکی از پیشرفتهترین جوامع دنیا و از نظر حقوقی در زمینه جبش زنان قوانین متعددی را در راه رفع تبعیضات به تصویب رسانده است؛تا بدین وسیلع دریابیم که نقشهای جنسیتی به عنوان جزیی از تار پود شبکه مناسبات اجتماعی بر اساس چه ارزشها و هنجارهایی در طی فرایند جامعهپذیری شکل میگیرند؟ اگر بپذیریم از طریق فرایند اجتماعی شدن است که انسان ویژگیهای رفتاری خاص مورد پذیرش جامعه را فرا میگیرد و از طریق تربیت در خود تحکیم میکند، بررسی شکلگیری نقشهای اجتماعی طی این فرایند، از اهمیت ویژهای برخوردار میگردد.
از سوی دیگر با استناد به متون جامعهشناختی ر دسترس درباره جامعه مورد مطالعه و با توجه به نقشهایی که از دوران کودکی تا فعالیتهای شغلی و اجتماعی در مورد هر یک از دو جنس ترسیم شده است، در نهایت میتوان گفت که از زنان انتظار میرود محافظهکار، غیر فعال، احساساتی، حساس، غریزی، وابسته واز خود گذشته برای خانواده باشند، و در زمینههای ورزش، سیاست و اقتصاد خود را ناآگاه و بیاطلاع جلوه دهند، در ضمن به انجام وظایف روزمره خانهداری بپردازند، به ظاهرشان نیز توجه ویژهای بنمایند و اگر بر خلاف انتظارات رایج در مورد نقش جمعیتی خود رفتار کنند، رفتارشان به صورت غیر زنانه تلقی خواهد شد.
امروزه با وجود آنکه در کشور مورد مطالعه، در کنار مشارکت زنان در اقتصاد ملی و به همت کوششهای سازمانهای بینالمللی برای شناساندن سهم زنان در توسعه ملی از یک سو و تأثیرات جنبشهای زنان از سوی دیگر، سطح برخی از نابرابریها به ویژه نابرابریهای حقوقی میان زن و مرد کاهش یافته است و زنان در فعالیتهای اقتصادی سهم به سزایی ایفا میکنند اما نباید چنین تلقی نمود که نقشهای جنسیتی در عمل نیز متأثر از این تحولات حقوقی، تغییر به سزایی یافتهاند و کاملا دگرگون شدهاند."