چکیده:
این نوشتار، آسیب های ماهوی فرهنگ دینی را به بررسی نشسته است. وجه تمایز جوامع انسانی و حیوانی، شاخصة فرهنگی جوامع انسانی و نیز برشماری رویکردهای کلی در چیستی فرهنگ و تقسیم گونه های فرهنگ به مادی و معنوی و تأثیر و پیشین هریک از انواع دوگانة فرهنگ مادی و معنوی بر دیگری، موضوعات درآمدی بحث را صورت داده است. مفهوم آسیب و آسیب فرهنگی و تقسیم آن به دو شاخة آسیب های بیرونی و درونی، و تبیین شرایط و پیش فرض های لازم در موضوع امکان سنجی آسیب های ماهوی فرهنگ دینی، بخش نخست از مباحث اصلی نوشتار است. پژوهنده در بخش دوم بحث، شش نوع آسیب ماهوی برای فرهنگ دینی بر شمرده است که عبارتند از: سست باوری به مبانی فرهنگ، تغییر نقش عناصر فرهنگی، با سه زیرعنوان خداانگاری انسان، خرافه پرستی و لهوگرایی، ستیز فرهنگی، گسست فرهنگی، ناسازگاری سامانه های نظام فکری و تحول فرهنگی. در بخش پایانی، نویسنده به راهبرد پیشگیرانه از آسیب فرهنگی پرداخته و همخوانی باورها با مواضع کنشگرهای اجتماعی را مهم ترین راهبرد پیشگیرانه از آسیب پذیری ماهوی فرهنگ دینی شناخته است
This writing addresses the essential pathologies of religious culture، and as an introduction to this issue touches upon such topics as the distinctive feature of human communities and animal colonies، cultural index of human community، as well as recounting general approaches in the what-ness (quiddity) of culture and dichotomizing its various types into material and spiritual and the impact of each one of the two types of material and spiritual culture on the other. The first part of the main discussion includes: the concept of pathology and cultural pathology and its division into external and internal، explaining the conditions and preconditions required for the assessment of the essential pathology of religious culture. In the second part of this discussion، the researcher has introduced six types of essential pathology for the religious culture including: weakness of belief in the foundation of culture; change of the role of cultural components، with three subtitles of deification of man، superstitiousness، and frivolousness; cultural antagonism; cultural disruption; incompatibility of thought systems; and cultural transformation. In the final part، the writer introduces the preventive strategy for cultural pathology، regarding the homogeneity of convictions with the stances of the social pragmatists as the most important preventive strategy for the essential pathology of religious culture.
خلاصه ماشینی:
"»از نمونه های این نوع آسیب، افزون بر شرک و بت پرستی که در فرهنگ های بشری جوامع پیشین وجود داشته است، می توان به موارد زیر اشاره کرد که حتی در فرهنگ ادیان آسمانی و وحیانی روی داده است: الف) خدا انگاری انسان (= غلو) قرآن کریم در مقام نکوهش و سرزنش مسیحیان و برشماری تغییرها و آسیب های ماهوی وارد شده بر دیانت مسیحی، ازجمله غلو مسیحیان دربارة عیسی (ع) و خدا انگاری وی را یادآور می شود و چنان موضوعی را به مثابة آفت و آسیبی می شناسد که می باید از ساحت دیانت و فرهنگ مسیحی زدوده شود؛(یا أهل الکتاب لا تغلوا فی دینکم ولا تقولوا علی الله إلا الحق إنما المسیح عیسی ابن مریم رسول الله وکلمته ألقاها إلی مریم وروح منه فآمنوا بالله ورسله ولا تقولوا ثلاثة انتهوا خیرا لکم إنما الله إله واحد سبحانه أن یکون له ولد له ما فی السماوات وما فی الأرض وکفی بالله وکیلا) (نساء/171)«ای اهل کتاب!
حال اگر در جامعه ای مجسمه سازی، شطرنج و مانند این گونه فعالیت ها که- گذشته از فواید اندک جسمی و قابل دسترسی از راه های دیگر و بهتر- منافع واقعی ندارند و کمال آور و رشد دهندة حیات عقلانی و انسانی جوامع بشری نیستند، منبع تأمین معیشت و مورد ارج گذاری قرار گیرد، ولکن دانش اندوختگی در رشته های علوم انسانی، اجتماعی و تکیه زدن بر مسند استادی دانشگاه و یا علوم دینی، مایة تأمین نیاز های ضروری زندگی نشود، بی گمان، اکثریت به شغل و وظایف گروه نخست روی می آورند و جامعه دچار آسیب فرهنگی می شود و چون این نوع دگردیسی ارزشی به نگاه و ارزش داوری دین منتسب می گردد، می توان نام آسیب ماهوی (دگردیسی و اختلال در حقیقت دین) بر آن نهاد و بدین سان است که جا به جایی ارزش ها و نقش ها، آسیب ماهوی فرهنگ را سبب می شود و یا مثال های دیگر."