خلاصه ماشینی:
"P) 46)کاشانی در فصل دوم پژوهش خود،با عنوان«سیمای سرزمین:طرح جغرافیای وطن»،روند شکلگیری و تحول سیمای جغرافیایی ایران را با عطف به نگرش ملی ایرانیان این دوره بررسی میکند.
وی در ادامهی بحث خود در این فصل،روند تأسیس رشتهی جغرافیا در دار الفنون و نقش این نهاد و آموزگاران آن،به ویژه اگوستوسکرزیز اتریشی و نجم الملک را در این زمینه بررسی میکند،آثار و نوشتههای کسانی چون میرزا مهدی خان ممتحن الدوله،ذکاء الملک فروغی اول و میرزا حسین خان نظام الدوله را از منظر سهمشان در ایجاد پیوندی میان سیمای جغرافیایی وطن و مفهوم ملت مورد تأکید قرار میدهد.
نویسنده در مبحث بعدی خود با موضوع تبلو هویت ملی در روند تحول واژگانی،با انجام مقایسهای میان فرهنگهای جغرافیایی مربوط به سالهای آغازین قرن نوزدهم و نمونههای متأخری چون فرهنگ مظفری معتقد است،واژگانی چون«ملت»-به معنای مردم یک کشور-«کشور»،«وطن»و«ایران»آفریدهی ادبیات متحولی بود که در آثار روشنفکران این دوره بروز یافت( .
وی نخست موضوعی پراهمیت یعنی روند تحول درونمایه و غایتنگری مقولهی«جهاد»را از زمان جنگهای ایران و روس تا جنگ جهانی اول مورد توجه قرار میدهد و خاطر نشان میکند که«در حالیکه قائم مقامها جهاد را فریضهای برای دفاع از«دین»و«ملک»تعبیر کرده بودند، نوادگان ایشان آن را«عهدی ملی»میان ملت و سرزمینی که هر روز بیشتر معنای موطن ایرانیان شیعه به خود میگرفت، معرفی میکردند» .
گسترش نهاد آموزش عمومی،ورود تدریجی زنان به عرصهی اجتماع و آشنایی ایشان با نقش ملی خود و تثبیت ملیت ایرانی با حفظ تمامیت قلمرو سرزمینی متعلق به آن با وجود آشفتگیها و نابسامانیهای پس از جنگ،مباحث اصلی کاشانی در این فصل است."