خلاصه ماشینی:
"اما واقعیت دیگری وجود دارد که این احتمال را به عنوان دلیل عدم آشنایی ملا صدرا با انکسیماندرس و پارمنیدس مخدوش میسازد و آن این که آثار ارسطو که او به دفعات،مستقیم و غیر مستقیم،به آنها رجوع داشته است از نام و تفسیر آراء این دو تن مشحون است و همین آثار میتوانسته برای آشنایی او با اندیشه و تفکر آن دو کافی باشد.
»23 *قاعدهء صدور،تشکیک و حدوث تدریجی برای اناکسیماندرس حصص وجود یا صوری که از بن ساخت و اصل نخستین صادر میشوند تنها اموری هستند در جهان که متعیناند و از یکدیگر متمایزند و حال آنکه نفس اصل نخستین یا به تعبیر دیگر«حق وجودی»که آن موجودات هستی خود را از آن گرفتهاند شیء متعین به معنای مقید و محدود نیست اگرچه حقیقتی مشهود است.
»28ناظر بر این تبیین است که ملا صدرا قاعدهء صدور کثرات از واحد بسیط یا وجود واجب را به قاعدهء اناکسیماندرس مستدل میکند و به تصریح میآورد که از نظر عقل«مانعی ندارد که یک حقیقت با حفظ وحدت و بساطت ذات،مراتب و درجات مختلف پیدا کند به طوری که این مراتب و درجات همگی شؤون و تجلیات همان حقیقت واحده باشند...
40او سپس در بیان این مهم که تعینات و ماهیات در حرکت تغییری خود چگونه عمل میکنند و متوجه چه غایتی هستند تصریح میکند که«هیچ موجودی در هیچ حدی از حدود توقف نکند بلکه هر موجودی به خصوص موجود ناقص الوجود علی الدوام به جلوات و مظاهر وجود نگران و به دنبال کمالی جدید روان باشد و بدین جهت در هر آنی تغییر صورت دهد و تبدیل هویت کند و از نقصی به کمالی برسد تا آنگاه که از هر نقصی تهی گردد و به کمال نهایی نایل شود»."