چکیده:
تمرکز سیاسی و اداری که نصیب ایران عهد صفوی گردید، خلق تواریخ بزرگی را چون حبیبالسیر خواند میر، احسن التواریخ حسن
بیگ روملو، خلاصةالتواریخ قاضی احمد قمی، عالم آرای عباسی اسکندربیگ منشی و خلدبرین محمد یوسف واله اصفهانی موجب شد که
فارغ از هر گونه نگرش محلی خاص، تاریخ ایران زمین را به مفهوم عام کلمه در نظر داشتند. از سوی دیگر تعمیق و گسترش مناسبات
فرهنگی و رشد اقشار اجتماعی در سایه رونق بازار علم و فرهنگ و ادب، تحت لوای دولتهای بزرگ صفوی و گورکانی در دو قطب
اصلی حوزه رواج زبان و ادب فارسی یعنی ایران و هند، رشد محسوس شاخه دیگری از ادبیات را که عبارت از تذکرهنویسی باشد باعث
آمد و متعاقب آن آثار سترگی چون خلاصةالاشعار تقیالدین کاشانی، هفت اقلیم امین احمد رازی، مآثر رحیمی عبدالباقی نهاوندی و عرفات
العاشقین تقیالدین اوحدی بلیانی پدید آمدند کههمچون غالب تواریخ بزرگ این عهد، بیشتر از خصلتی عمومی برخوردار بودند. با این وجود دوره مزبور شاهد عرض اندام تواریخی
محلی چون شرفنامه شرفخان بدلیسی، احیاءالملوک ملک شاه حسین سیستانی، جامع مفیدی محمد مفید مستوفی بافقی و تذکره صفویه
کرمان میرمحمد سعید مشیزی که هر یک در نوع خود از بهترینهای تواریخ محلیاند بود. در این میان جامع مفیدی در تاریخ یزد به لحاظ
دو جنبه ممتاز ادبیات این عصر یعنی تاریخنگاری و تذکرهنویسی، جایگاه برجستهای دارد. و علاوه بر جنبه محلی در تبیین برخی
مسائل عمومی مبتلا به جامعه عهد صفوی حائز اهمیت میباشد. مقال حاضر در تبیین برخی اهم خصلتهای این اثر به نگارش درآمده
است.
خلاصه ماشینی:
"با این اوصاف به احتمال، مستوفی بافقی تحت تأثیر شرایط هند و مطابق ذائقه مخدومان جدید خویش در آن دیار، توأمان با تأکید بر نام شخص اول دودمان صفوی در آن ایام، شاه سلیمان صفوی، دست به تجدیدنظر در جلد دوم جامع مفیدی و تدوین مجدد آن زده است.
با توجه به آنکه مستوفی بافقی فصول مبسوطی از جلد سوم را به شرح احوال حکام، وزرا و کارگزاران دولتی اختصاص داده، اثر وی به منبع مناسبی برای مطالعه اصطلاحات دیوانی و نظام اداری روزگار صفوی به ویژه در مورد ولایات خاصه شاهی و وزیرنشینهای آن عهد که یزد در شمار آنها بوده، تبدیل شده است.
چنانکه فوقالدین احمد یزدی از معاصران صاحب جامع مفیدی گوید: یک بار دگر در قفس یزد گر افتم آلوده به پرواز نگردد پر و بالم گویند که فوقی ز دکن رفت چو منعم سگ رید برین جاه و جلال و زر و مالم61 ظاهرا با همین دریافت است که مولانا مؤمن حسین یزدی از ادبای سده یازدهم هجری از هوس سفر هند روی گردان است: حرصم نبرد به هند من مور نیم سیمرغم و گوشهگیر عصفور نیم چشم کرم از خدای عالم دارم محتاج به کدخدای لاهور نیم62 در هر حال مستوفی بافقی با خلق جامع مفیدی، اثری پربار که در حکم آیینهای جهت انعکاس اجزای مهمی از فرهنگ عصر صفوی است از خود برجای گذاشته است و حضورش از هر جهت برای صفویپژوهان مغتنم است."