چکیده:
گفتیم که غربگرایان و غربزدگان،اسلام ستیزی و روحانی ستیزی را از ولترها و مولیرها آموختند و حتی شیوه این مبارزه را نیز از آنان به عاریت گرفتند.حدود چهار قرن پیش"شاردن"سیاح فرانسوی از نوعی ازدواج عجیب در ایران نام برد و پس از آن "لوساژ"مصنف فرانسوی ماجرای"محلل" را برای تمسخر دین محمد(ص)و مسلمانان مناسب یافت.پس از آن صادق هدایت "محلل"را در سه قطره خون به رشته تحریر درآورده و چندی بعد سرکیسیان آن را برای نمایش آماده ساخت و عباس جوانمرد آن را به روی صحنه برد سپس برمبنای همان قصه "محلل"صادق هدایت،پرویز کیمیاوی به سفارش مدرسه"ایدک"فرانسه آن را به فیلم برگرداند.و چندی بعد بیژن مفید بخشی نگذشت که نصرت کریمی1فیلمی را به نام"محلل"2با سرمایه مهدی میثاقیه3 و بازیگری ایران4و...جلوی دوربین برد و در اندک زمانی ساخته و پرداخته نمود و مفتخر به اخذ پروانه نمایش*گشت،و بر پرده سینماهای کشور5به نمایش درآمد و زمان آن فرا رسید که قلم بدستان ناآگاه یا مزدور به ستایش مسالهای بپردازند که احتمال و قوعش در جامعه ایران تقریبا صفر بود و هیاهوئی به راه اندازند برای هیچ و حالا دنباله ستایشها.
خلاصه ماشینی:
"در"محلل"چنین نیست، روی ساختمای قصه باندازه کافی درنگ نشده است،آن ظرافت بیان"درشکهچی"جای خود را گاه به بیابانی واضح با تاکیدهای زمخت و مضامینی غیر مخیل داده است که خیلی از اوقات در خدمت داستان نیست و خیلی از اوقات طنزش پیش پا افتاده، ناهنجار و نچسب است:تراشیدن سر آن پسر در وسط خیابان،پیش بردن موازی زدوخورد حاجی با عیال و زدوخورد خواهر و برادر،اجتماع محللهای حرفهای که منجر به اجتماع"نذری"خورها میشود (که اگر فیلم همه جا در حد همین کاریکاتور سازی پیش میرفت شیرین و پسندیده بود) قضیه سخت قلابی آن مرد غشی که غش کردنش به محلل شدن او ربط پیدا میکند،تمام جریان مربوط به تعقیب آن مرد خارجی که یک فیلم کوتاه خندهدار میتواند باشد (زمانی که وقف آن شده ارزش مقامیاش را ابدا توجیه نمیکند)،تدبیر قلابی هم آهنگ کردن زدوخورد حریفان در محضر با اشعار حماسی فردوسی که"تصادفا""از رادیو پخش میشود(این نوع طنز دور از واقعیت اگر در تمام فیلم جریان داشت شاید این تدبیر و مشابههایش پذیرفته بود)،تمام قضایای پرطول و تفصیل و سخیف مبارزه حاجی با محلل در جریان شبی که عیالش در خانه محلل میخوابد(زره به پا کردن و در زدن و فرار کردن و بچهای که خوراکهای بودار به او خوراندهاند و نیاز زن حاجی به باز کردن زره و رفتن و کلید آوردن و در زدن و فرار کردن و سوراخ کردن دیوار و تف کردن و در زدن و فرار کردن و دعوای شبانه دو رقیب که-گرچه تماشاگر را در لحظه تماشا میخنداند ولی مضامینی اغلب سطحی و مبتذل،اغلب دور از واقعیت لازمه برای یک چنین قصهای(آنطور که در شروع وقایع مستقر شده(و پر طول و تفصیل است که آشکارا فقط هدف خنداندن را دارد."