خلاصه ماشینی:
"»20 پیش فرض بنیادی گرایشی که در تفکر اجتماعی-سیاسی این دوره شکل گرفت-و شاید بتوان آن را ناسیونالیسم تجددخواه،متمدنساز و یا به تعبیر پژوهشگری"ناسیونال مدرنیسم"21نامید-این بود که تجدد تنها درچارچوب دولت-ملت Etat-Nation)،بدانگون که در اروپای غربی از پایان سدهء هیجدهم به بعد به وجود آمده،امکان پذیر است و ایجاد یک ملت خود به معنای متجدد ساختن بنیادهای کهن اجتماع و سیاست است زیرا دلبستگیهای دیرین مذهبی،طایفهای،قومی و محلی باید جای خود را به هویت و وفاداری ملی بسپارند.
نوعی ارزیابی رمانتیک از تاریخ ایران پیش از اسلام که توأم با آرمانی کردن این دوره بود و نخستین بار در توشتههای پیشروان ناسیونالیسم ایرانی در سدهء نوزدهم(جلال الدین میرزا قاجار،میرزا فتحعلی آخوندزاده و میرزا آقاجان کرمانی)مطرح شده و محدود به محافل روشنفکری بود در دههء 1920 از طریق نوشتههای عامه پسند،مقالههای جنجالی و اشعار هجوآمیز یا احساساتی که درون مایهء اصلیشان عرب ستیزی و ترک ستیزی بود در میان با سوادان شهری رواج یافت.
»47برخی از بدیعترین نوشتههای کسروی چون آذری یا زبان باستان آذربایجان(چاپ اول،1304؛چاپ دوم،با اصلاحات،1309) و یا"عربها در خوزستان"که در مجلهء آینده انتشار مییافت-و یا پژوهشهای نوآورانهء او دربارهء نام دهات،شهرها،رودها و کوههای ایرن-هم پاسخی بود به این تبلیغات و هم حکایت از دلمشغولی روشنفکران این دوره میکرد به یافت ریشههای تنوع زبانی و قومی در ایران و راههای غلیه برآن.
به احتمال زیاد تقی زاده با بحثهایی که میان ترکها در این باره در جریان بوده آشنا بود،چون از همان جوانی و دورهء"گنجینهء فنون"جریانهای فکری عثمانی را دنبال میکرد و گواه آن هم مقالهء بدون امضایی است که در 1912 برای مجلهء"جهان اسلام"چاپ پاریس نوشت: "Les courants politiques dans Ia Turquie contemporaine",La revue du monde Musulman,tome XXI,1912."