خلاصه ماشینی:
"بنای مطلب حاضر تنها بر بررسی رابطهء دولت اصلاحطلب محمد خاتمی و صنعت نشر کتاب در حوزهء مناقشهبرانگیز نظارت پیش از چاپ قرار گرفته است و سعی میشود پاسخی برای این پرسش یافته شود که آیا وعدههای اصلاحی دولت او در این حوزه تحقق یافتند یا نه.
در دورهء نخستین وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت اصلاحات اقدامات دیگری نیز صورت گرفت که در زمرهء تلاش برای برآوردن مطالبات اصلاحی در حوزهء نشر کتاب ب ود و عمدتا در چارچوب همان سیاستهای"حمایتی"جاری و متداول پیشین محسوب میشود و گرچه هریک شاید میتوانست در کوتاهمدت گرهی از کار نشر و ناشران بگشاید اما تأثیر بلندمدت و مثبت بر نشر کتاب نداشت و حتا در مواردی(از جمله خرید بخشی از کتابهای ناشران،اعطای وامهای کمبهره برای خرید کتابفروشی یا دفتر نشر و تخصیص سهمیهی کاغذ یارانهای)بسیار مسألهبرانگیز بود؛ سر کنگبینی که از قضا صفرا فزود.
»91 بیش از این نیز اتحادیهء ناشران و کتابفروشان تهران در سال 1831 در نامهای به شخص رئیس جمهور نظر وی را دربارهء امر نظارت و ممیزی پیش از چاپ کتاب براساس مصوبهء شورای- عالی انقلاب فرهنگی جویا شده بود.
در دورهء دومین وزیر ارشاد تلاشهایی نیز در جهت واگذاری برخی تصدیهای دولتی نظیر امر سهمیهبندی و تخصیص کاغذ یارانهای،و مشارکت در تصمیمگیری در برخی از هیئتها،و برگزاری بخش داخلی نمایشگاه بین المللی کتاب به اتحادیهء ناشران و کتابفروشان تهران صورت گرفت که اگرچه هیچ یک گامهایی نه چندان اساسی اما در مجموع مثبتی بودند برای کاستن از حضور سنگین دولت در این حوزه،اما با چرخش مهمی که در بیفروکش کردن موج اصلاحطلبی و پایان یافتن دورهء اصلاحات پدید آمد،حتا این اقدامات نیز به حداقل ممکن فروکاست."