خلاصه ماشینی:
"سرزمین نابرابری در آغاز،میخواهم به طور مختصر تاریخ برزیل را مرور کنم و در این مرور بر ویژگیها و جنبههایی تأکید کنم که برای این بحث دباره موانع و معضلات ایجاد یک دموکراسی پایدار-چه سیاسی و چه اجتماعی-مناسبتراند.
معنی زراعت و کشاورزی تولید شکر و تنباکو برای صادرات بود و از جمله وارد کردن برده از حال آن،برخلاف مستعمرههای شمال امریکا،در برزیل هیچ زراعت خانوادگی به وجود نیامد.
این عدم تمایز بین حوزههای عمومی و خصوصی در دوران استعمار به مراتب بیشتر شد،به این دلیل که استعمار یکی از امور و لوازم دولت بود و پرتقالیها نیروی انسانی لازم را برای اعمال حاکمیت بر امپراتوری وسیعی که بر آن چنگ انداخته بودند در اختیار نداشتند.
نخستین گامها به سوی دموکراسی سیاسی(46-0391) با اتکا به چنین پیش زمینهایی بود که برزیل وارد سال 0391 شد،سالی که به یک معنا میتوان آن را مرحله مدرن تاریخ این کشور دانست.
در واقع یعنی بیش از پنجاه میلیون رای دهنده جدید-معادل کل جمعیت کشور در 0591-در نظام سیاسی مشارکت کردند؛یعنی به طور متوسط هر سال حدود 2 میلیون نفر به رای دهندگان اضافه شده است.
بلافاصله پس از آن بود که احساس نومیدی درباره ناتوانی دموکراسی سیاسی برای کاستن از نابرابری عمیق اجتماعی،که در ابتدای این بحث از آن سخن گفتیم،به وجود آمد.
تجربهای جدید در دموکراسی سیاسی(5891-0002) همه تلاشها پانزده اسل گذشته معطوف به آن بوده است که نشان دهد دموکراسی سیاسی میتوان ابزار کارآمدی برای رشد دموکراسی اجتماعی باشد.
Norte Dame:The University-of Notre Dame Press,1991 در آخر،در اثر زیر نیز اگرچه به زبان انگلیسی نیست،توجه خاصی به تاریخ مشترک برزیل و نیجریه شده است."