خلاصه ماشینی:
"»32 همانطور که قبلا ذکر شد بعد از سی تیر به دلیل سستی و ناتوانی و عدم قاطعیت دولت در خلال بحران اقتصادی و سیاسی کشور حزب زحمتکشان انتقادات گستردهای را نسبت به این نوع کوتاهیها مطرح کرد که احتمالا در مواردی حاد مینمود و در جهت تضعیف دولت،در یکی از سرمقالههای روزنامه شاهد تحت عنوان«مخالفین غیر اصولی دولت نباید انتقادات اصولی ما را به حساب خود بگذارند»در واکنش به یک چنین برداشتهایی آمده بود:«حزب زحمتکشان عهدهدار این رسالت تاریخی مشکل و مهم است که در عین همکاری صد در صد با کلیه عناصر جبهه ملی و دولت ملی دکتر مصدق برای پیروزی بر سیاست استعماری،در عین حال ترجمان اراده طبقات زحمتکش برای اصلاحات اساسی و عمیق اجتماعی باشد.
دکتر بقایی بعد از مقدمهای بیان نمود که با ملکی و طرفدارانش در اواسط مبارزه برای ملی شدن نفت آشنا شده و چون آنها تودهای بودند و جایی برای کار کردن نداشتند و از طرفی دیگر کسی پذیرای آنها نبود،وی به حساب آنکه تحصیلکرده هستند آنها را وارد روزنامه کرد و بعد هم با آنها حزب تشکیل داد و تمام کارهای حزب را هم به آنها سپرد«برای اینکه فکر میکردم که به راه راست آمدهاند و چون مدتی بیکار بودند و وقت مطالعه پیدا کردند حال اگر در دستگاهی وارد شوند که مسئولیت داشته باشند وضع آنها را تامین کند دیگر منحرف نخواهند شد ولی به عمل من بسیاری از رفقای مبارز من اعتراض داشتند برای بعضیها نظریه خود را تشریح کردم و با آنها صحبت کردم و بعضیها که قانع شدند در حزب ماندند و بعضی دیگر که صحبتهای من نتوانست آنان را قانع کند از حزب کنارهگیری کردند ولی من همیشه امیدوار بودم این اشخاص که اکنون دوباره به اجتماع برگشتهاند صادقانه خدمت کنند ولی متاسفانه درباره بعضی از آنها سخت در اشتباه بودم..."