خلاصه ماشینی:
"یوشیدا مینویسد که در این سفر و تجربهء دشوار در بیابانهای ایران از روحیهء پویا و مغرور و تعالیجوی ژاپنی برای اداره کردن گروه نامتجانس همراهانش بهره میبرده و آنها را سر غیرت میآورده است تا سختیها را تاب آورند«ما ژاپنیها،بنا به خصلت، مردمی حساس و ملاحضه کاریم،و احساس شرم همراه با غرور در ما قویست...
* منابع رسمی تاریخ ایران در دورهء قاجار به سفر یوشیدا و همراهانش اشارهای کوتاه و تعارفآمیز دارد،اما روزنامهء حبل المتین کلکته انگیزهء فرستاده شدن این هیأت را علاقهء امپراتور ژاپن به اتحاد ملل شرق دانسته و در سر مقالهء بالا بلندی در شمارهء 8 سال بیستم (*)شمارهای که اینجا و جاهای دیگر،پس از نقل قول آمده،شمارهء صفحهء متن ژاپنی سفرنامه است.
راههای پرخطر و منازل پربیم یوشیدا پس از رسیدن به بوشهر و پیش از آغاز سفرش در سرزمین ایران سفری به بین النهرین کرد و از راه بصره و بغداد تا نزدیکیهای خرابههای بابل رفت و بازگشت، سفری پربیم و دلهره،زیرا که شنیده بود که گذشتن از این بیابانها بیخطر نیست.
رسم و راه زندگی ایرانیان یوشیدا از همان آغاز سفر در ایران شباهتهایی میان زندگی مردم اینجا با ژاپنیان دیده است: «ایرانیانی که به دیدنمان میآمدند،راست و دوزانو روی قالی ایرانی مینشستند و با گفتن از وضع هوا سر صحبت را بازمیکردند...
یوشیدا دو مورد از توسل مردم را،در دهات سر راه،به هیأت ژاپنی برای علاج کردن بیمارانشان شرح داده است:یکی در روستای میان کتل که در میان انبوه اهالی گردآمده،دو سه مرد هرکدام بیماری را به کول گرفته و آمده بودند:«به پیشنهاد بازرگان هلندی در بوشهر،داروهای بیاثر و بیضرر با خود آورده بودیم."