خلاصه ماشینی:
"سایر باشگاهها،همانگونه که از نامهایشان برمیآید،به شرکتها و سازمانهای دولتی وابستهاند:تراکتور سازی تبریز،صنعت نفت آبادان،فولاد خوزستان،و پلی آکریل اصفهان42 ادامهء محبوبیت فوتبال در میان تودهها بنیادگرایان را چنان برآشفت که سرانجام در پاییز سال 1962 روزنامهء ارگان حزب جمهوری اسلامی در مقالهای با اشاره به ابراز احساسات و کفزدنهای بیش از 000،110 تماشاچی در مسابقهء میان استقلال و پرسپولیس،آن هم در ایام عزاداری ماه محرم،به شدت به مسابقات ورزشی،به عنوان ارثیهء رژیم شاه،تاخت و ادعا کرد که انقلاب باید ورزش صرف را جانشین مسابقاتی میکرد.
نشریهء محافظهکار رسالت ضمن انتقاد از این تصمیم ادعا کرد که استفاده از الفاظ رکیک و زدوخوردها بین تماشاگران در این مسابقات فضای نامناسبی برای خانوادهها ایجاد میکند روزنامهء جمهوری اسلامی نیز به اینکه زنان شاهد بازی مردان با شلوار کوتاه شوند معترض بود.
اما سه روز بعد فدراسین فوتبال با استرداد اجازهء حضور تماشاگران زن،ظاهرا به این سبب که چند تن از آنان برای گرفتن امضا برخی از بازیکنان مرد را درمیان گرفته بودند،اعلام کرد که متأسفانه برخی از تماشاگران نتوانستهاند رفتار خود را با ضوابط اسلامی و انسانی حاکم بر جامعهء ایرانی تطبیق دهند.
اما در دورهء بعدی مسابقات بازی تیم ایران رو به افول رفت و هنگامی که آخرین بازی خود را در آذر 1376 با نتیجهء 2 بر هیچ به تیم قطر باخت،تودهء مردم در سراسر کشور را سخت دلسرد و بیتاب کرد.
در آغاز کار،تشویق ورزشهای دستجمعی،بهویژه فوتبال،در ایران بیشتر به قصد اشاعهء روحی همکاری در میان مردم بود براساس این فرض که توان یک تیم ورزشی بیش از مجموع توان یکیک اعضای آن است."