خلاصه ماشینی:
"موسیقی ایرانی به عنوان یکی از عناصر فرهنگ ایران همواره نه تنها از رویدادهای اجتماعی،سیاسی و بین المللی الهام گرفته و با آنها در ارتباط مانده،بلکه خود عرصهء تنش میان دولتمردان و روحانیان،تجددطلبان و سنتگرایان،و حتی میان هواداران شیوههای گوناگون نوآوری بوده است.
با مرگ لومر،در سال 1288 ش،بخش موسیقی دار الفنون برای مدتی بسته شد تا آنکه یکی از بهترین شاگردان او،غلامرضا خان سالار معزز،در سال 1293 ش ریاست آن را بر عهده گرفت و سر سلسلهء خاندانی شد که،تا آستانهء انقلاب اسلامی،در عرصهء هنر ایران نقشی عمده ایفا میکرد.
48 هنگامی که وزیری به ایران بازگشت،هدفش این بود که با آشنا کردن نوازندگان و موسیقیدانان ایرانی با تئوری موسیقی غربی زمینه را برای نوآوری در موسیقی ایرانی فراهم کند.
به گفتهء خوش ضمیر:«برای مردم عادل ایران که با آداب و پدیدههای غربی آشنا نبودند،کنسرتهای وزیری غریب مینمود، چه در آن،سوای آهنگهایی که از ردیف مایه میگرفت،همه چیز نشان از سنتها و پدیدههای غربی داشت:نحوهء اجرای برنامه،رهبری ارکستر،آلات موسیقی(تار تنها آلت موسیقی ایرانی در این کنسرتها بود)،و بالاخره ترکیب نوازندگان.
62وزیری صدای زیر و تو دماغی خوانندگان مرد موسیقی سنتی ایران را زنانه میشمرد،63و از همینرو برای آنکه حالتی مردانه به موسیقی ایرانی دهد در کنسرتهایی که اجرا میکرد برخی از سرودها و آهنگهایی را که ساخته بود با صدای بم خود میخواند.
"85 از این"فتوای"تحکمآمیز و نابردبارانهء عارف آزادیخواه و مشروطه طلب که بگذریم،هیچکس نمیتواند منکر میهندوستی،حسننیت و صلابت اخلاقی وزیری شود،ولی بر این واقعیت هم نمیتوان چشم پوشید که کوشش او برای مردمی ساختن موسیقی با فرهنگ موسیقی سنتی ایران بیگانهتر از آن بود که بتواند اکثریت مردم را در این زمینه به راه آورد."