خلاصه ماشینی:
"نکتهای که میتوان در مورد عمر نسبتا کوتاه ساختمان در کشورمان و خروج زودهنگام ساختمانها از موجودی مسکن افزود،این است که در چنین شرایطی سهم عمدهای از سرمایهگذاریهای انجامشده باید برای تولید ساختمانهایی اختصاص یابد که فقط صرف جایگزین شدن موارد تخریبشده میگردند،در حالی که در صورت باقی ماندن این بناها در سبد موجودی برای دوره مور انتظار(به نسبت دوام مصالح بهکاررفته در آنها)، سرمایهگاریهای جدید میتواند صرف پاسخگویی به نیازهایی گردد که درنتیجهء رشد جمعیت،یا سایر سازوکارهایی که منجر به تقاضای جدید برای مسکن یا سرپناه میشود،به وجود میآید7.
بدین تعبیر،در یک کشور تخلیه زودرس موجودی-هنگامی که بازار عرضه اشباع شه است-راه حلی برای دستیابی به«بهرهوری (به تصویر صفحه مراجعه شود) شکل شماره 2:توجیهپذیری در زمان B به سبب صعود تابع ارزش سرمایهای زمین و وقوع زودرس تخریب به میزان AB (به تصویر صفحه مراجعه شود) شکل شماره 1:زمان توجیه اقتصادی تخریب با توجه به موقعیت توابع ارزش زمین و ساختمان شهری»از طریق ایجاد اشتغال به حساب میآید،در حالی که در کشوری دیگر چنین شرایطی(یعنی دست زدن به تخریب زودرس)برخلاف شرایط لازم برای دستیابی به سطح مطلوب بهرهوری تلقی میشود.
در شرایطی همچون ایران،از یک سو سهم عمده سرمایهگذاریها در بخش ساختمان،و از سوی دیگر رشد بالای جمعیت که تقاضا را همیشه در سطحی بالا نگاه میدارد،باعث میشود بهرهوری مطلوب شهری هنگامی دستیافتنی گردد که موجودی مسکن متناسب با دوام مصالح بهکاررفته در آن در دورهای مناسب امکان تأمین سرپناه شهروندان را فراهم سازد و دستیابی به شاخصهای مورد نظر برنامه را در این زمینه ممکن گرداند."