چکیده:
سه واژهء تعادل،بهرهوری و بهینهیابی که گاه به جای یکدیگر و یا مترادف هم به کار میروند، دارای تعریف و مفهوم ویژه و جداگانهای هستند.سیستمی در حال تعادل است که نیروهای کارکردی درون آن انگیزهای برای تغییر نداشته باشد. بهینهیابی یعنی داشتن تابع هدف در یک سیستم که با محدودیتهای موجود میتواند به بالاترین یا پایینترین اندازهء خود برسد. بالاترین مرز استفادهء مؤثر از هر عامل تولید را بهرهوری مینامند که به دو درجهء متوسط و نهایی بخش میشود. سازمانی که هدف خود را به حداکثر رساندن بهرهوری تعیین کند،با مسئله بهینهیابی روبرو خواهد شد. هنگامی که بهرهوری به عنوان وضعیت مطلوب تعریف شود،لزوم آمیختن شاخصهای بهینهیابی و بهرهوری مطرح میگردد.
خلاصه ماشینی:
"مثال 1:شهرداری چه نرخی را میبایست برای عوارض نوسازی واحدهای مسکونی شهر تهران تعیین کند که با توجه به متوسط درآمد خانوارها بیشترین درامد را برای شهرداری به وجود آورد؟ مثال2:در یک پروژه انبوهسازی برای اقشار کمدرآمد،چه ترکیبی از عوامل تولید میبایست انتخاب شود، که(با رعایت استانداردهای سازه)هزینه تولید هر متر مربع زیربنا به حداقل برسد؟ مثال 3:برای احداث یک خیابان جدید در سطح شهر،عرض خیابان چقدر باید باشد،که با سرعت مجاز، حداکثر تعداد سفر انجام شود؟ در کلیه مثالهای مذکور،یک متغیر مجهول وجود دارد که مقدار آن با به حداکثر یا به حداقل رساندن یک تابع هدف(با در نظر گرفتن محدویتهای موجود)به دست میآید.
بهرهوری متوسط که از حاصل تقسیم ستاده به عامل تولید تعریف میشود،نشاندهنده این مسئله است که بهطور متوسط یک عامل تولید(به عنوان مثال نیروی کار)چند واحد کالا تولید میکند،این نسبت به عنوان کارایی8عامل تولید هم نامیده میشود."