خلاصه ماشینی:
"فرضا اگر یک وقت یک نفر از اینها میخواست عرض حال مظلومیت خودش را به اولیای دولت در پایتخت برساند، اولا کجا چنین جرئتی میکرد، بر فرض هم از جان خودش میگذشت و این عرض را میخواست تلگرافا به تهران برساند مگر بیانصاف تلگرافچی این تلگراف را مخابره میکرد؟ به این معنی که حاکم روز ورود ابتدا چند کار میکرد.
از شما انصاف میخواهم، کدام ظالمی است که مال کسی را خورده باشد آن وقت به خودش رجوع کنند که شما به عرض این برسید آن هم با این همه چم و خم و تعارف؟ این بود که جناب حاکم وقتی که میرفت سیصدهزار تومان قرض داشت بعد از یک سال، دو سال که بر میگردد قرض را داده و یک کرور هم ملک خریده و صد هزارتومان پارک ساخته و صد هزارتومان مبل فرنگی خریده و دویست هزار تومان هم پیش بانک گذارده منفعتش را میگیرد و میخورد.
این نکته را هم باید عرض کنم اول ما قانون میخواهیم که وزیر جنگ باید از قانون یک وجب و یک ذره تخلف نکند و خوش را مسئول مجلس مقدس یعنی مسئول سی کرور نفوس ایرانی بداند، بعد از آن این وزیر مسئول باید چکیده کار و آزموده و با عرضه و با استعداد هم باشد مثل ظلالسلطان، آن وقت خواهید دید بعد از قلیل مدتی اقلا چهل هزار سرباز منظم مرتب، همه با لباسهای صحیح، همه با وضعهای خوب مواجبشان سر ماه میرسد، سربازخانهها همه مرمت شده، همه تعمیر شده در تمام نقاط سر حد به قلاع مستحکمه ساخته شده، قورخانه دولت معمور شده، بدون این که یک پول هم از آنچه امروز از دولت میگیرند، زیادتر بگیرند بدون آن که یک پول بر بودجه وزارت جنگ افزوده شود."