خلاصه ماشینی:
"در این میان،نمایش«حسن و دیو راه باریک پشت کوه»به کارگردانی افشین هاشمی که نوشته خود او است، نمایشی با حال و هوای افسانههای کهن ایرانی است در انتقاد از ذهن قهرمانپرور و اسطورهساز ایرانی؛چرا که قهرمان جستوجوگر این نمایش،نیمه خدایی دست نایافتنی نیست،بلکه انسانی است«معمولی» در پی گمشدهاش.
بنا بر همین رویه،گاه هر تقلیدچی علاوه بر بازی در چند نقش،ساز نیز مینواخت و در کارهای صحنهای همکاری میکرد که خود سبب (به تصویر صفحه مراجعه شود) میشد پشت صحنه نمایش نیز در حضور تماشاگر رخ میدهد،مسئلهای که افشین هاشمی آگاهانه از آن در اجرای«حسن و دیو...
همراهی ترانههای فولکلور دست کاری و مناسب اجرا شده با حرکات موزون و ریتم موسیقی،نه تنها استادانه صورت گرفته و از بهترین بخشهای نمایش است،در مواردی نظیر حرکات موزون حسن با مرد خراسانی که بیلزنی را تجسم میبخشند و نیز رقص دو نفره بندری که با تصور ماهیگیری همراه میشود،به نوعی یادآور انواع مشهور حرکات ترجیح فضای متکی بر زبان و بازی بر صحنهآرایی،نتیجه استفاده هوشمندانه هاشمی از عنصر زبان و توانایی گروه او در بازی بوده است موزون سنتی روحوضی نظیر رقص شاطری یا رقص نجاری است که با هماهنگی نغمه نوازندگان سعی در ترسیم فضای حرفهای خاص داشت.
»متشکل از دو سفر است:ابتدا سفر حسن پس از به خواب دیدن چهل گیس و رسیدن او به دیو و سپس همراهی آن دو در سفری برای مقابله با دشمن حقیقی،طی نخستین سفر،نقش ویژههای یاریرسان با بازیهای متنوع افشین هاشمی،از طریق تمایزهای آشکار با یکدیگر، اشتیاق و حس هیجان بسیاری در بیننده ایجاد میکنند،اما از سوی دیگر نقش ویژههای باز دارنده،علی رغم بازی شایسته میثم یوسفی،به دلیل اشتراکات و شباهتهای زیاد با یک دیگر به ورطه تکرار میافتند، به نحوی که هر باز دارنده در خود چیزی بیشتر از همتای دیگرش ندارد."