خلاصه ماشینی:
"پس آیا کار عظیمی مانند فرهنگنامه،فقط برای تعداد معدودی دانش آموز نخبه،تدارک دیده شده است؟ دادن پاسخ مثبت به این پرسش،نقض غرض است؛زیرا چنین دانش آموزی،نیازی به فرهنگنامه ندارد و به آسانی میتواند به کتابهای معتبر لغت مراجعه کند و گلیم خود را از آب بیرون بکشد.
اگرچنین اتفاقی میافتاد،جلد اول فرهنگنامه،بهجای 30 و حد اکثر 40 مدخل،به 128 مدخل بالغ نمیشد؛یعنی 4/3 مداخل یا دست کم 3/2آنها که فقط و فقط لغتهای عربی است، حذف میشد و آنگاه فرهنگنامه بهجای 12 جلد، در 3 یا حد اکثر 4 جلد انتشار مییافت که این به معنی کاهش هزینهها به 3/1 یا 4/1 هم برای مخاطب بود،هم برای ناشر(که در اینجا باز همان مخاطب است).
10در عین حالیکه هر مقاله از استقلال نسبی برخوردار *اتفاقهایی که در متن و بافت اثر باید رخ میداد تا از آن اثری مناسب نوجوانان پدید آید،نه تنها به وقوع نپیوسته که به عکس،قدمهای بلند شگفتانگیزی در جهت دور شدن از مخاطب،برداشته شده است است،ممکن است ذیل هر مدخل،مباحثی مطرح شود که با مداخل و مباحث دیگر به نحوی ارتباط یابد و آنها را تکمیل کند.
فهرست کردن 114 سورهء قرآن مجید در پشتسر هم،به ترتیب محل قرار گرفتن در مصحف شریف و آنگاه قرار دادن آیههای هر سوره،به ترتیب شماره آیه و بعد از همهء اینها نشان دادن «صفحهای»که این آیه در آن به عنوان شاهد مثال،مورد استفاده قرار گرفته،قرار است به کدام پرسش پاسخ گوید؟و اصلا با دادن چنین نظمی، چگونه پاسخی گوید؟ مضافا کاملا بدیهی و پیداست که در چنین کتابی،قریب به اتفاق شاهد مثالها باید از قرآن باشد و اگر نبود،به فهرست نیاز میافتاد."