چکیده:
در شهریور 0231 نیروهای نظامی شوروی و انگلیس از شمال و جنوب تمامیت ارضی ایران را نقض و کشور را اشغال کردند.بهانهء آنها برای این حملهء سراسری،بحث روابط ایران و آلمان و فعالیتهای فاشیستی در کشور بود.در این مقاله دلایل اصلی حملهء متفقین به ایران ارزیابی و بر اساس اسناد دیپلماتیک،ماهیت سلطهجویی روس و انگلیس روشن خواهد شد.واقعیتهای داخلی ایران،نقش فعالیتهای ضد جاسوسی و جنگ روانی برای آمادهسازی افکار عمومی برای حمله به ایران از جمله موضوعهای مطرح شده در این مقالهاند.
خلاصه ماشینی:
"مطرح است که اگر ایران به آلمان نازی گرایش داشت،چرا باید بر ضد دولت آن کشور کودتایی به
شمار نیروهای آلمانی مقیم ایران مهم نیست،مهم این است که آنان به دلیل فرستادن اطلاعات
سکوت کرده بودند،پس از آنکه هیتلر عهدنامهء خود را با شوروی را با حمله به این کشور نقص کرد
هدف آنان این بود که از مناطق شمال غربی ایران جبههای بر ضد آلمان گشوده شود و از
انگلیسیها اتخاذ شده است و خاطرنشان کرد اگر ایران از سیاست بیطرفی خود دست بردارد
رهبر این شعبه ولفانگ**بود که تا زمان حملهء شوروی به ایران در تبریز اقامت داشت.
در حقیقت پس از حملهء آلمان به لهستان و اشغال این کشور بود که دولت ایران تغییر
خود فرض کند تصویب کرد ایران وارد این کنوانسیون نخواهد شد و رضا شاه نیز دستور داد از
بسیار اندک است:نخست فضای جنگ روانی که متفقین برای توجیه حملهء خود به ایران درست
یهودیان قرار میداد و این خود دلیلی محکم است بر اینکه در ایران فعالیت سازمانیافتهء
این ارتش تنها میتوانست امنیت لازم برای ادامهء فعالیت شرکت نفت ایران و انگلیس را در
این بود که ضرورت داشت بهانهای ساخته شود تا کشور اشغال گردد و امنیت لازم برای حفظ منابع نفتی به دست خود انگلیس با همکاری ارتش
نخست اینکه انگلیس به این نتیجه رسیده بود که با پیشرویهای آلمان در خاک شوروی و
بالاتر اینکه رضا شاه برای فعالیتهای صهیونیستی در ایران محیطی امن فراهم آورده و این کشور را محلی برای ترانزیت یهودیان به سوی فلسطین کرده"