خلاصه ماشینی:
"حال آنکه در تمامی کشورهای پیشرفتهء جهان تأسیس و تأمین کتابخانههای عمومی جزو وظایف شهرداریهاست چراکه این کار جزو خدماتی به حساب میآید که هر شهر در اختیار شهروندان خود قرار میدهد؛خدمتی است فرهنگی که در کنار سایر خدمات شهری به ساکنین آن یعنی پرداختکنندگان مالیات داده شود.
اولین مدارسی که در ایران تأسیس شدند،همگی کتابخانه داشتند،اما به این علت که کتاب و کتابخوانی بخشی از نظام آموزشی نبود، این کتابخانهها به زائدهای تبدیل شد و زمانی که مدرسه به فضای بیشتری نیاز پیدا کرد،کتابهایشان را به کتابخانههای عمومی منتقل کردند.
در این زمینه نیز متأسفانه کتابخانه های عمومی ما بسیار ضعیف هستند و مجموعههای موجود در آنها به هیچ عنوان پاسخگوی نیاز مراجعهکنندگان نیست و دلیل اصلی این مسئله را نیز باید در تصور انتخابکنندگان کتابها از کتاب مناسب جستجو کرد.
در سالهای اول بعد از انقلاب نیز تجربهء موفق دیگری را شاهد بودیم و آن تأسیس کتابخانه در مساجد و تکایا بود که در جلب عامهء مردم به کتابخوانی بسیار مؤثر بود،اما گمان میکنم به علت اینکه این کتابخانهها آرامآرام به کتابخانههای تخصصی مذهبی تبدیل شد،جذابیتش را برای عموم تا حدی از دست داد و افت مراجعهکننده،برخی از دستاندرکاران را در این زمینه دلسرد کرد.
در مقایسه با دانشگاهها و دانشکدههای قدیمیتر،دانشگاهها و مراکز آموزشی عالی جدید توجه کمتری به کتابخانه نشان میدهند تا آنجا که برای دانشگاه آزاد گویی اصلا کتابخانه مهم نیست و این دانشگاه با کتابخانهء ملی (به تصویر صفحه مراجعه شود) آنکه از منابع مالی نسبتا خوبی برخوردار است،ضعیفترین کتابخانهء دانشگاهی ایران را دارد."