چکیده:
بخش عمدهای از مطالب مربوط به تاریخ ساسانیان در کتابهای تاریخ و کتابهای ادب ایرانیان، جنبه داستانی
دارد. منابع ایرانی حاوی تاریخ ساسانیان مربوط به دو دوره میباشند؛ دوره قبل از اسلام و دوره بعد از اسلام.
منابع قبل از اسلام در زمینه تاریخ ساسانی بسیار اندکند و شاید علت آن، از میان رفتن برخی منابع و نیز وجود
سنت حفظ سینه به سینه مطالب در آن اعصار است. در منابع قبل از اسلام، مطالب واقعی و تاریخی، اندک است
و مطالب عمدتا صورت افسانهای دارد. اغلب قریب به اتفاق اطلاعات در مورد ساسانیان در منابع ایرانی،
مربوط به منابع بعد از اسلام است. اما مورخین ایرانی بعد از اسلام، در کنار ثبت وقایع تاریخی، نظر به تأثیری که
از روایت نگاری ساسانی پذیرفته بودند، مطالب افسانهای و غیر منطقی و ماورای طبیعی را نیز جابه جا در
لابهلای مطالب تاریخی گنجاندند. در کتب تاریخ و ادب، افسانههایی تاریخی درباره چهارده تن از شاهان
ساسانی نقل شده است.
خلاصه ماشینی:
منابع قبل از اسلام در زمینه تاریخ ساسانی، بسیار اندکند، مانند کارنامه اردشیر بابکان و خسروکواذان و ریذک، شاید علت کمی منابع مکتوب قبل از اسلام غیر از نابود شدن برخی منابع به مرور زمان و در اثر حوادث، این بوده است که سنت حفظ سینه به سینه مطالب در طی سدهها و حتی هزارهها، لزوم ثبت آنها را در درجه اهمیت کمتری قرار داده بود.
تاریخ نویسی در ایران بعد از اسلام که در بیشتر موارد به زبان عربی و در بعضی موارد به زبان فارسی صورت پذیرفته است، تا حدود زیادی تحت تأثیر نوشتههای پهلوی عصر ساسانی قرار داشته است و روایت نویسان عصر ساسانی، همانند روایت نویسان اغلب ملل، کوشش زیادی در ثبت مسائل قهرمانی و پهلوانی و بزرگ جلوه دادن دلاوریها و ساختن افسانههای مختلف درباره شخصیتهای گوناگون از جمله شاهان به خرج میدادند و در بینش آنها ثبت حقیقی رخدادها کمتر مطرح بود و هدف غالب این منابع، تحت تأثیر قرار دادن مستمعین و خوانندگان از طریق ایجاد هیجان و خلق افسانهها بود.
بخش عمدهای از افسانههایی که به شاپور اول نسبت داده شده، مربوط به زمان سلطنت اردشیر اول پدر او است، مانند داستان ازدواج شاپور با دختر مهرک و تولد هرمز(کارنامه اردشیر بابکان، صص 111ـ135)، که مشابهت زیادی با داستان ازدواج اردشیر با دختر اردوان و تولد شاپور دارد و در غالب موارد تکرار همان داستان است، به این ترتیب که مادر شاپور که قرار است به فرمان اردشیر کشته شود، توسط موبدان موبد نجات مییابد و شاپور تا هفت سالگی پنهان از اردشیر، در خانه موبدان موبد بزرگ میشود.